بازیکن کوچک در بازی های برند برنده بزرگی می شود

بازاریابی گچ بازی های المپیک.

در رژه ورزشکاران، در هر مکان رویداد، و در هر فرصت رسانه ای، شرکت کنندگان عموماً لباس های مارک اسپانسر کشورشان را می پوشند. البته، مگر اینکه ورزشکار ستاره ای باشد که معامله برند متفاوتی دارد.

به عنوان مثال، نایک حامی برند پوشاک برای هیئت ایالات متحده است، اما ستاره بسکتبال مردان استف کوری با Under Armour قرارداد دارد. بنابراین، استف یونیفرم مارک نایک در زمین نمی پوشد.

اسپانسرینگ ورزشکاران المپیک به خودی خود یک ورزش رقابتی است و مستلزم پول کلان و کلان است.

اما در مورد تمام ورزشکاران بدون حمایتی که یک مقام کسب کردند و می توانستند سیمون بایلز، ترینیتی رادمن یا کتی لدکی بعدی شوند، چطور؟

یکی از برندهای کوچک پوشاک ورزشی راه حلی درخشان ارائه کرد که آن را در سطح جهانی نیز به ارمغان آورد.

ما به مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز مراجعه کردیم تا داستان و پیشنهاد آن را برای بازاریابان بیان کند. این ویدیو را بخوانید یا تماشا کنید:

راهزن بازی بدون اسپانسر می سازد

یافتن تعداد کل برای حمایت های مالی المپیک سخت است. Sportico گزارش می دهد که تیم ایالات متحده آمریکا به تنهایی یک هدف حمایت مالی 2.5 میلیارد دلاری برای بازی های تابستانی 2028 لس آنجلس دارد. این یک استراتژی سرمایه‌گذاری پیچیده برای برندها است که بفهمند کدام تیم‌ها، افراد و ورزش‌ها را حمایت مالی می‌کنند که بیشترین سود را برای درآمدهای کلان و کلان خود داشته باشند.

اما یک برند کوچک در برابر این رقابت پرهزینه، حرکتی منحصر به فرد را ابداع کرد.

Bandit، یک برند کوچک پوشاک در حال اجرا، پروژه بدون حمایت را انجام داد. این یک مثال عالی از این است که چگونه بازاریابی می تواند یک مشکل واقعی را حل کند و ارزش فوق العاده ای برای همه افراد درگیر ایجاد کند.

مشکلی که Bandit حل کرد اینجاست. بسیاری از ورزش ها میزبان رویدادهای مقدماتی هستند تا ببینند چه کسی در تیم المپیک جایگاهی کسب خواهد کرد. به عنوان مثال، دوومیدانی ایالات متحده میزبان مسابقات دوومیدانی ایالات متحده در فضای باز است.

در آزمایش‌ها، ستارگان و ورزشکاران قبلی المپیک لباس اسپانسرهای نام تجاری خود را می‌پوشند. اما رقبای بدون حمایت انتخاب سختی دارند. آن‌ها می‌توانند با پوشیدن لباس‌های برند بزرگ تبلیغات رایگان ارائه دهند و در صورت ایجاد تیم، احتمالاً قدرت خود را در مذاکره با یک برند کاهش دهند. یا می توانند لباس بدون آرم بپوشند و شاید مورد توجه قرار نگیرند.

Bandit که برای حمایت از ستاره های شناخته شده یا شرط بندی روی یک ورزشکار بسیار کوچک است، فرصتی را دید. این شرکت از 35 ورزشکار بدون حمایت در آزمون‌های دوومیدانی پشتیبانی می‌کرد، و یک خط مخصوص ورزشکاران از همان لباس‌های مشکی و بدون آرم ارائه می‌کرد. همچنین به ورزشکاران برای پروازها، هتل ها و وعده های غذایی برای آزمایشات پول می داد.

و در اینجا ضربه زننده است. قرارداد حمایت Bandit شامل یک بند انصراف بود که به ورزشکاران اجازه می داد هر زمان که بخواهند معامله را ، کنند. بنابراین، اگر آنها تیم را تشکیل می‌دادند، می‌توانستند با هر کسی که می‌خواهند، در مورد قراردادهای برند مذاکره کنند.

چرا Bandit باید این کار را انجام دهد؟ برای به دست آوردن کاری که اکنون انجام می دهیم – در مورد برند پوشاک در حال اجرا صحبت کنید.

این کمپین موفقیت بزرگی داشته است. راهزن پوشش مطبوعاتی، آگاهی از برند، برداشت ها را در تمام انواع رسانه ها اندازه گیری کرد. مدیرعامل می گوید مطمئن هستند که مزایای درآمدی را خواهند دید، اما سطح آگاهی ایجاد شده توسط شرکت نابغه است.

و به طرز شگفت انگیزی این برند در پاریس حضور دارد. پس از عقب نشینی حامی مالی کشور سنت وینسنت و گرنادین، با آن تماس گرفته شد. اکنون Bandit در المپیک روی زمین است.

یک بازی جدید برای پیروزی در برابر مارک های رقیب انجام دهید

بنابراین، غذای آماده برای شما چیست؟

اگر شما یک برند کوچکتر یا چالش برانگیز هستید، احتمالاً نمی توانید از رقبای خود بهتر خرج کنید یا از آنها بالاتر باشید. به رسمیت شناختن برند سخت است.

اما شما می توانید عمیق تر، قابل اعتماد تر، با ارزش تر، نوآورتر و بهتر از رقیب خود باشید. شما می توانید یک بازی متفاوت انجام دهید.

Bandit راهی برای ورود به لیگ های بزرگ کشف کرد – سرمایه گذاری بازاریابی را در طیف گسترده ای از لیگ های کوچک گسترش داد. آن ورزشکاران تحت حمایت راهزنان همیشه به یاد خواهند داشت که چگونه شرکت مشکلی را برای آنها حل کرد.

مهمتر از همه، هر کسی که می خواهد بداند چه کسی این کار را انجام داده است – چه کسی آن مشکل را حل کرده است – برند را کشف خواهد کرد. Bandit یک مشکل بزرگتر – یا متفاوت – را حل کرد که معمولاً با برندی مانند شما مرتبط است.

در اوایل دهه 2000، من مدیر اجرایی یک شرکت نرم افزاری کوچک بودم. هیچ‌، نمی‌دانست که نرم‌افزار به‌عنوان یک سرویس یا محاسبات ابری به چه معناست، و محصول ما تماماً در مورد مدیریت محتوای وب بود.

ما با شرکت‌هایی مانند مایکروسافت، اوراکل، هیولت پاکارد و ادوبی با هزاران برابر بزرگی خود رقابت کردیم. ما سعی نکردیم که سر به سر کنیم و محصول مدیریت محتوای وب خود را بهتر از محصولات غول ها به فروش رساندیم.

ما ایده بهتری را برای نرم افزار به عنوان سرویس فروختیم. ما داستان رایانش ابری را گفتیم. وجه تمایز ما همین بود. اگر می‌توانستیم مردم را بر روی آن بفروشیم، آنها را متقاعد می‌کردیم که می‌توانیم بخش کوچکی از محاسبات ابری آنها را اداره کنیم. ما بازی محصول در مقابل محصول را بازی نکردیم. ما بازی ایده جدید را انجام دادیم و اعتماد را بر اساس آن ایجاد کردیم.

بنابراین، درسی که می‌توانید از آن بیاموزید و اینکه چگونه Bandit توجه بزرگ‌ترین رقبا را در المپیک ربود؟ در بازی موجود بهتر نباشید، یک بازی جدید اختراع کنید.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا