نحوه ایجاد داستان های کاربری که به گفتگوهای ناامیدکننده درباره بازاریابی پایان می دهد

مدیر عامل از دانشمند داده شرکت می پرسد که آیا استراتژی بازاریابی باید از هوش مصنوعی و مدل های زبان بزرگ استفاده کند.

دانشمند داده پاسخ می دهد:

ظهور مدل‌های زبانی بزرگ، که با معماری عمیق عصبی عمیق و پارامترسازی گسترده آن‌ها متمایز می‌شوند، یک جهش کوانتومی در حوزه بازاریابی است. ظرفیت خارق‌العاده آن‌ها برای پرده‌برداری از ساختارهای پیچیده و غیرخطی در مجموعه داده‌های وسیع و حجیم، دقت بی‌نظیری را در حوزه کمپین‌های بازاریابی فوق شخصی ایجاد می‌کند و از قلمرو روش‌های مرسوم فراتر می‌رود.»

هنگامی که دانشمند داده سرانجام متوقف می شود، مدیر عامل می پرسد: “آیا می توانید آن را برای من ناامید کنید؟”

که دانشمند داده پاسخ می دهد:

“اوه عزیز، به نظر می رسد که شما در درک اصول اولیه مشکل دارید. بگذار مثل بچه کوچکی آن را برایت بشکنم. مدل‌های یادگیری بزرگ ابزارهای هوشمند فوق‌العاده‌ای هستند که به ما کمک می‌کنند بدانیم مشتریانمان چه چیزی را دوست دارند.

آنها بسیار بهتر از چیزهای قدیمی هستند که ما استفاده می کردیم. با این مدل‌های فانتزی، می‌توانیم تبلیغاتی درست کنیم که واقعاً با مردم صحبت کند و آنها را وادار به خرید وسایل ما کنیم. و حدس بزنید چه؟ آنها این کار را با سرعت فوق العاده ای نیز انجام می دهند! بنابراین، ما باید از این مدل های جالب استفاده کنیم تا شرکت های دیگر را شکست دهیم و در بازاریابی بهترین باشیم. الان فهمیدم؟ خوب!»

این تعامل غیرمفید بر چالش‌هایی تأکید می‌کند که وقتی افراد سطوح متفاوتی از درک فناوری دارند، به وجود می‌آیند. دانشمند داده عمیقاً در سنگر است و مدیر عامل از نحوه عملکرد هوش مصنوعی مولد دانش گذرا دارد.

کنار هم قرار دادن این افراد با دانش متفاوت می تواند منجر به ناامیدی یا بدتر از آن، سرخوردن شود.

کیتی رابرت، مدیر عامل Trust Insights، در سخنرانی خود در کنفرانس تجزیه و تحلیل بازاریابی و علم داده (MADS) با عنوان مدیریت افرادی که ماشین‌ها را مدیریت می‌کنند، راه‌حل‌هایی برای این چالش ارائه کرد.

چگونه ارتباطات اشتباه می شود

کیتی از مدیران و فناوران پرسید که چگونه تعاملات، مانند تعامل بین مدیر عامل و دانشمند داده، اشتباه می شود. جالب توجه است که هر دو نقش مسائل یکسانی را با طرف مقابل شناسایی کردند، از جمله:

  • بیش از حد رئیس بودن
  • فرض کنید طرف مقابل به اندازه کافی باهوش نیست
  • پرسیدن سوالات اشتباه (مدیران) و ارتباطات ضعیف (تکنولوژیست ها)
  • جبران بیش از حد
  • نگرش بد
  • سرزنش ، یکدیگر
  How Each Generation Shops in 2024 (New Data from Our State of Consumer Trends Report)
از مدیران و فناوران پرسیده شد که چگونه تعاملات، مانند تعامل بین مدیر عامل و دانشمند داده، اشتباه می شود.

کتی می‌گوید: همانطور که سازمان‌ها به هوش مصنوعی مولد، یادگیری ماشینی، پردازش زبان طبیعی و شبکه‌های عصبی عمیق‌تر می‌روند، انتظار افزایش اختلالات ارتباطی بین مدیران و فن‌آوران را دارند.

او می‌گوید: «شما باید چارچوبی برای نحوه برقراری ارتباط با افرادی که کار می‌کنند، افرادی که ماشین‌ها را مدیریت می‌کنند، داشته باشید.

برای ایجاد این امکان، کتی چارچوبی را به اشتراک می گذارد تا به مدیران و فناوران کمک کند تا با یکدیگر بهتر کار کنند.

از چارچوب 5P برای بهبود ارتباطات فنی استفاده کنید

کیتی چارچوب 5P را توسعه داد تا به افراد با پیشینه‌ها و سطوح مختلف تخصص کمک کند تا با یکدیگر بهتر کار کنند. این پنج عنصر عبارتند از:

  • هدف: مشکلی که سعی در حل آن دارید چیست؟ سوالی که می خواهید به آن پاسخ دهید چیست؟ چرا این گفتگو را انجام می دهید؟
  • مردم: چه کسانی در این گفتگو دخیل هستند و چه ذینفعان دیگری باید نتیجه آن را بدانند؟
  • روند: تو چگونه این را انجام میدی؟ چه زمانی باید آن را انجام دهید؟ از چه ابزارهایی باید استفاده کنید؟
  • سکو: از چه ابزاری برای مکالمه استفاده می کنید؟ شل، تلفن، حضوری؟
  • کارایی: آیا به اندازه کافی به مشکل رسیدگی کردید؟

کتی توضیح می دهد که سه مورد اول – هدف، افراد و فرآیند – شامل انتظارات است. فرآیند و پلت فرم مربوط به اجرا هستند و عملکرد مربوط به اندازه گیری است.

درخواست‌های کاردستی با داستان‌های کاربر

چارچوب 5P در ساخت داستان های کاربران به خوبی کار می کند. با گرفتن صفحه ای از تیم های توسعه نرم افزار Agile، ساختار داستان ساده است: به عنوان یک (شخصیت)، من (خواستن)، بنابراین (که).

کتی می گوید که چارچوب کاملاً با قالب داستان کاربر نگاشت می شود. پرسونا مردم هستند. “خواستن” فرآیند و پلتفرم است. “که” از هدف و عملکرد ناشی می شود.

بیایید یک مثال را در نظر بگیریم.

کارفرمای قبلی کیتی محصولاتی را برای کمک به پزشکان بالینی سوء مصرف مواد در مصرف بیمار توسعه داد. ذینفع اولیه یک دانشگاهی بود که تحقیقات بالینی را انجام می داد. او با این نگرش به جلسات توسعه آمد که می‌دانست چه چیزی برای محصول بهتر است. او لیستی از ویژگی های محصول را درخواست کرد.

توسعه‌دهندگان احساس می‌کردند که مدیریت کوچکی دارند، در حالی که ذینفعان احساس می‌کردند که آنچه را که نیاز دارد دریافت نمی‌کند. ارتباط ضعیف، اصطکاک، اضطراب و ناامیدی به وجود آمد. کتی می‌گوید: «هرگاه کسی او را می‌دید که حتی به اتاق جلسه نزدیک می‌شود، اضطراب او افزایش می‌یابد و مردم شروع به خاموش شدن می‌کردند.

استرس ناشی از آن دیدگاه‌های متضاد اگر داستان‌های کاربر ایجاد می‌کردند، می‌توانست کاهش یابد:

  • به عنوان یک پزشک (شخصیت)، من از این نرم افزار در طول فرآیند پذیرش بیماران جدید استفاده خواهم کرد (خواستن)، بنابراین من می توانم روند را تسریع کنم و در طول قرارمان گفتگوهای معنی داری داشته باشم (که).
  • به عنوان یک بیمار (شخصیت)، من از این نرم افزار در طول فرآیند دریافت به عنوان یک بیمار جدید استفاده خواهم کرد (خواستن)، بنابراین می توانم زمان بیشتری را صرف صحبت با پزشک خود در مورد مسائل خود کنم و به سوالات استاندارد پاسخ ندهم (که).
  The Role Of Kanban In Agile Project Management

داستان های کاربری مانند این قدرتمند هستند زیرا هدف و اهداف را به وضوح بیان می کنند. کتی می‌گوید: «هر چیزی که باید در مورد آن تصمیم‌گیری کنیم باید به این دو داستان کاربر بازگردد، زیرا این موضوع کل محصولی است که ما عرضه می‌کردیم.

داستان های کاربر می توانند جنگ های چمن را کاهش دهند

اکنون، بیایید ببینیم که چگونه داستان های کاربر می توانند اصطکاک بین تیم ها را کاهش دهند. تضاد اغلب زمانی به وجود می آید که یک گروه می گوید: «من صاحب این هستم. چرا وارد کار من می‌شوی؟» داستان های کاربر می توانند به این سوال بین گروه های سازمان شما پاسخ دهند یا حتی خنثی کنند.

توسعه Front-end در مقابل توسعه Back-end

در کار قبلی کتی، توسعه front-end با طراحی، UX و تیم‌های محصول روی طرح‌بندی‌ها و تصاویر کار می‌کرد. هنگامی که تیم جلویی طرح را تغییر داد، توسعه بک‌اند گفت که بر اساس محدودیت‌های سیستم از نظر فنی امکان‌پذیر نیست. سپس تیم جلویی به ذینفعان خود شکایت کرد که تیم بک‌اند همکاری نمی‌کند.

اگر آنها قبلاً یک داستان کاربری مانند این ایجاد کرده بودند چه می شد؟

به‌عنوان توسعه‌دهنده بک‌اند، می‌خواهم زودتر وارد فرآیند طراحی شوم، تا بتوانم آنچه را که ممکن است بررسی کنم..

این تیم، هدف و سود آن را برای همه بیان می کند.

بازاریابی در مقابل توسعه

کارفرمای سابق کیتی معاون رئیس‌جمهوری داشت که ایده‌های بزرگی در مورد اینکه چه چیزی به صفحه اصلی وب‌سایت اضافه شود داشت. یکی از اعضای تیم بازاریابی از تیم توسعه درخواست می‌کند که فقط به آن پاسخ منفی داده شود، زیرا قبلاً متعهد شده بود روی ویژگی متفاوتی در دو هفته‌ای سرعت کار کند.

اگر آنها این داستان کاربری را ایجاد می کردند چه می شد؟

به عنوان شخص برنامه نویس، من می خواهم استراتژی بازاریابی را درک کنید، به طوری که من می توانم ویژگی های وب سایت را در برنامه ریزی اسپرینت قرار دهم.

این داستان به معاون رئیس‌جمهور کمک می‌کرد تا بفهمد که تیم توسعه در دوی سرعت عمل می‌کند و نمی‌تواند در هیچ درخواستی شرکت کند. همچنین به خوبی کار می کند زیرا تیم توسعه می تواند استراتژی بازاریابی را بهتر درک کند و به طور فعال زمان برای ویژگی های بازاریابی در برنامه ریزی اسپرینت خود برنامه ریزی کند.

  چرا استهلاک کوکی‌های شخص ثالث برای کاربران با قصد خریدار G2 بی‌اهمیت است؟

مزایای داستان های کاربر و چارچوب 5P

داستان‌های کاربری مانند این می‌توانند تأثیر عاطفی تصمیم‌گیری و دریافت بازخورد را حذف یا کاهش دهند. ما ممکن است آن را بیان نکنیم. ما ممکن است فوراً آن را ندانیم، اما (احساسات) این اصطکاک از کجا شروع می‌شود.» کتی می‌گوید.

به عنوان مثال، اگر مدیری به شما بگوید: «این تصمیم اشتباهی است و من نمی‌خواهم این کار را انجام دهید»، احتمالاً احساس ناراحتی خواهید کرد. اما، اگر مدیر یک داستان کاربر را با عبارات احساسی کمتر به اشتراک بگذارد، بهتر متوجه خواهید شد و واکنش نشان خواهید داد.

این قدرت داستان های کاربران است. آنها مکالمه پیرامون کاربر را مجدداً تنظیم می کنند و اهداف و انگیزه های طرفین را در اطراف آن کاربر تنظیم می کنند.

علاوه بر این، چارچوب 5P و داستان های کاربر به خوبی برای سازماندهی افکار شما کار می کنند. “این به شما کمک می کند تا برای خود و دیگران انتظاراتی داشته باشید. کتی می‌گوید: این به شما کمک می‌کند تا بررسی کنید که نتیجه با سؤالاتی که پرسیده می‌شود مطابقت دارد، و به شما کمک می‌کند تا حواس‌پرتی را کاهش دهید.

قالب بندی مجدد درخواست LLM به عنوان یک داستان کاربر

تعامل مدیر عامل و دانشمند داده درباره هوش مصنوعی و LLMهای مولد در ابتدای این مقاله را به خاطر دارید؟ در اینجا این است که چگونه کتی آن را از دیدگاه دانشمند داده، با کمی طنز آمیخته، دوباره قالب بندی می کند:

به عنوان یک زیردستی که مناقصه CMO را انجام می دهد، من می خواهم موارد استفاده از هوش مصنوعی مولد را درک کنید به طوری که می‌توانم به اربابم بگویم که آیا برنامه‌ای برای بررسی وجود دارد.

با این درک، دانشمند داده اکنون موارد استفاده از هوش مصنوعی مولد خواهد داشت که به مدیر عامل کمک می کند تا درک کند:

  • نسل
  • استخراج
  • خلاصه سازی
  • بازنویسی
  • طبقه بندی
  • جواب سوال

این تلاش برای داستان کاربر منجر به مکالمه سازنده تر و مفیدتر می شود.

داستان های کاربری را در کار خود امتحان کنید

دفعه بعد که چیزی را که از تیم دیگری درخواست کرده اید دریافت نکردید، ناامید نشوید و نتیجه نگیرید که آنها نمی توانند کمک کنند.

راه حل این است که بگوییم، این دقیقاً همان چیزی است که من از شما نیاز دارم. به این دلیل. کتی می‌گوید این‌گونه است.

ai aj ak” dir=”ltr”>به تحلیلگران و دانشمندان داده در سازمان خود در مورد آن بگویید تجزیه و تحلیل بازاریابی و علم داده کنفرانس، هم محل با دنیای بازاریابی محتوا همین امروز ثبت نام کنید و 100 دلار با کد تبلیغاتی BLOG100 پس انداز کنید.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/user-stories-unite-teams/

Top stories – serp feature. : word hero streamlines the language learning process, enabling mike to make progress in his skills without compromising time.