چگونه رعد و برق محتوا را در یک بطری بگیریم

تکه تکه شدن.

این بهترین کلمه برای توصیف چشم انداز امروزی سرگرمی و مصرف اطلاعات است.

بر اساس تحقیقات انجمن فناوری مصرف کننده، دو سال پیش، محتوای تولید شده توسط کاربر 39 درصد از زمان صرف شده در رسانه های اجتماعی را تشکیل می داد. سال گذشته، زمان صرف شده برای تماشای ویدیوهای آنلاین برای اولین بار در تاریخ از تلویزیون پیشی گرفت. و امسال، اگر فکر می کنید نتفلیکس برترین پلتفرم استریم است، دوباره فکر کنید. یوتیوب با 8.6 درصد از مصرف پخش جریانی تلویزیون برنده شد و از سهم 7.9 درصدی نتفلیکس پیشی گرفت.

این همه پراکندگی مصرف محتوا، افراد را از تجربیات رسانه‌ای و فرهنگی مشترک خارج می‌کند و آنها را در اتاق‌های پژواک قرار می‌دهد، که تجربه‌های محتوای جدید را دشوار می‌کند. تقریباً هر شیوع ویروسی، محبوب، یا از نظر فرهنگی پر طنین انداز مانند یک حادثه به نظر می رسد – رعد و برق محتوا در یک بطری.

بازاریابان موفق از همین یادداشت پیروی می کنند. آنها پیامدهای پراکندگی در تبلیغات پولی، بازاریابی جستجو، رسانه های اجتماعی و رسانه های متعلق به خود را درک می کنند.

بنابراین، چگونه می توان در زمین های تکه تکه نوآوری کرد؟

آن بودجه بازاریابی را که به سختی به دست آورده اید در دنیایی که دستیابی به مشتریان شما شبیه بازی Dungeons and Dragons است، کجا متمرکز می کنید؟ می دانید، وقتی صبح زود در میان باقیمانده های شکست خورده کمپین های بازاریابی محتوای رقبای خود بیدار می شوید. شما محتوایی برای ایجاد دارید. چه کار می کنی؟

ما این سوال را با رابرت رز، مشاور ارشد استراتژی CMI مطرح کردیم. نظر او را بخوانید یا تماشا کنید:

تجربه محتوای کاملی مانند Progressive و Lenovo را مشاهده کنید

در طول چند ماه گذشته، من در مورد انتقال تجربیات محتوای شما به لبه صحبت کرده ام. در این مقاله و وبینار بعدی، من روند محتوا و بازاریابی ارائه تجربیات ارزشمند محتوایی را به طور کامل فراتر از وب سایت شما مورد بحث قرار دادم.

هر چقدر به نظرم آزاردهنده بود، گفتم اکسیژن اتاق است. شما باید بیشتر روی طراحی تجربیات مربوط به “املاک زمین اجاره ای” خود تمرکز کنید. این محتوا در لبه ها است. این امر فشار بیشتری را بر ارزشمندتر ، تجربیات رسانه‌ای متعلق به شما وارد می‌کند، مانند ایجاد پرسش‌های متداول با محتوای ویژه، جایی که نمی‌توانید آن را در هر کجا به جز اینجا دریافت کنید.

این هفته، Digiday در بحثی در مورد پراکندگی در بازاریابی و مصرف رسانه ای به این نکته اشاره کرد: “بازاریابان برند به طور فزاینده ای پذیرای گزینه های تبلیغات جایگزین برای دستیابی به مصرف کنندگان هستند.”

در حالی که Digiday به این گزینه ها به عنوان “فرمت های غیر سنتی” اشاره می کند، شما آنها را بهتر به عنوان تلاش های بازاریابی محتوا می شناسید.

مقاله به «آیا ما والدین خود می شویم؟» اشاره می کند؟ کمپین از Progressive.

مشاور تخیلی فوق‌العاده آن، دکتر ریک (با بازی بیل گلس)، به عنوان مهمان در Hot Ones، سریال محبوب یوتیوب ظاهر شده است که در آن مجری‌ها با افراد مشهور مصاحبه می‌کنند و آنها به طور فزاینده‌ای بال‌های داغ تند می‌خورند.

Digiday همچنین در مورد Pop-Tarts Bowl، بازی کاسه فوتبال دانشگاهی که فصل گذشته آغاز شد و در 28 دسامبر بازمی‌گردد، به عنوان نمونه‌ای شگفت‌انگیز از رویکرد متمایز رسانه‌ای که متعلق به مالکیت است، صحبت می‌کند.

من به مواردی مانند گزارش وضعیت طراحی و ساخت Autodesk، که تمرکز اصلی در استراتژی شرکت به بازار است، و سری Late Night IT Lenovo در YouTube به عنوان نمونه‌های عالی اشاره می‌کنم.

هنگامی که برای نرده ها می چرخید ارزش بیشتری ایجاد کنید

اما به مقاله Digiday برگردیم. نکته اصلی برای من دو نقل قول از ایوان جوردانو، یک استراتژیست در آژانس خلاق و تبلیغاتی Mother New York بود. او گفت: “شما دیگر نمی توانید به تبلیغات پیرامون یک فرهنگ تکیه کنید و انتظار داشته باشید که همه و همه آن را ببینند.”

اریک این را با رویکرد به فرمت‌های جایگزین دنبال کرد: «بسیار رهایی بخش است زیرا تیم خلاق و استراتژیست شما باید مانند افراد محصول فکر کنند. آنها باید بیرون از قالب های سنتی را مفهوم سازی کنند.»

بله، مدت‌هاست که تمرکز بازاریابان محتوا در دنیای امروز بوده است. من یک ماژول را به فکر ، مانند یک مدیر محصول در کلاس استراتژی بازاریابی محتوا اختصاص می دهم.

در هر صورت، قلب این گرایش‌ها در قالب‌های جایگزین شامل انجام تجربیات جالب، خارج از جعبه و ارائه آن‌ها بر روی پلتفرم‌های طراحی شده ویژه در لبه‌ها و رسانه‌های متعلق به شما است.

در اینجا سوال من از شما این است: همانطور که برای سال 2025 برنامه ریزی می کنید، آیا می توانید محصولات تجربه محور محتوا محور را برنامه ریزی کنید؟ می‌توانید آنها را برای YouTube، سایر رسانه‌های اجتماعی، رسانه‌های متعلق به خود یا همه موارد فوق طراحی کنید.

به این فکر کنید که چه کاری می‌توانید انجام دهید که فراتر از یک سال افزایش تدریجی یک نقطه دیگر در جستجو باشد، هزینه هر سرنخ را تا 5 درصد کاهش دهد یا صد شکل و رنگ دکمه را آزمایش کنید تا نرخ تبدیل را تا 2 درصد افزایش دهید.

بدون شک آن اهداف مورد انتظار مهم هستند. اما شاید در دنیای پراکندگی، بتوانید چیزی را امتحان کنید که چندان، خوب، تکه تکه نیست.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/lightening-content-experiences/

آیا Google NotebookLM جدید CliffsNotes است؟

آیا CliffsNotes را به خاطر دارید؟

کتاب‌های نمادین زرد و سیاه همه نوع آثار ادبی را خلاصه می‌کردند. آنها طرح را هضم کردند و مضامین و نمادها را به تفصیل شرح دادند. CliffsNotes از آنها به عنوان “راهنماهای مطالعه” یاد می کند، اما بسیاری از آنها برای خواندن نسخه کامل از آنها استفاده می کنند.

(واقعیت جالب: CliffsNotes در سال 1958 با مجموعه کاملی از خلاصه‌های شکسپیر شروع شد و تا امروز به انتشار ادامه می‌دهد.)

منتقدان CliffsNotes استدلال می کنند که تحلیل سطحی بسیاری از تفاوت های ظریف و مضامین کار را از دست می دهد. معلمان و دیگران استفاده از CliffsNotes را به عنوان تقلب در نظر گرفتند. اما این واقعاً آن چیزی نبود که بسیاری از دانش‌آموزان شب قبل از تعیین تکلیف، هنگام خواندن CliffsNotes فکر می‌کردند.

CliffsNotes با آخرین مکالمات Google درباره NotebookLM به ذهن ما بازگشت. دنیای کسب و کار طوفانی را به خود اختصاص داده است، بنابراین ما از رابرت رز، مشاور ارشد استراتژی CMI، نظر او را جویا شدیم. این ویدیو را بخوانید یا تماشا کنید:

آیا NotebookLM قرن بیست و یکم CliffsNotes است؟ آیا گل رز با نام دیگری بوی شیرین می دهد؟ اگر NotebookLM بتواند صحبت کند چه چیزی می‌پرسد؟

چه خبر از برنامه هوش مصنوعی گوگل؟

مانند بسیاری از چیزهای Google، NotebookLM هنوز در حالت آزمایشی است. گوگل با ارائه صورتحساب به عنوان یک برنامه یادداشت برداری در دسامبر 2023 در ایالات متحده، ویژگی های جدیدی را در 10 ماه گذشته اضافه کرده است و طرفداران رو به رشدی دارد.

همانطور که امروز است، NotebookLM راهی برای مکالمه و دریافت خلاصه اسناد، ویدئوها و فایل های صوتی آپلود شده در سیستم خود ارائه می دهد. این من را به یاد نسخه بسیار پیچیده تر و پیشرفته تر CliffsNotes می اندازد.

کاربران می‌توانند سند یا منبع را که گوگل آن را می‌خواند آپلود کنند، سپس از NotebookLM بخواهند آن را خلاصه کند، یک راهنمای مطالعه ایجاد کند، آن را نقد کند، یا به سؤالات مربوط به آن در یک رابط چت پاسخ دهد. من از اینکه چقدر آسان و طبیعی است “صحبت ، با اسنادم” شگفت زده شده ام.

اما ویژگی منتشر شده در ماه سپتامبر که همه را درگیر کرده است Audio Overview است. این سند را به عنوان یک فایل صوتی دوستانه به سبک پادکست خروجی می دهد. میزبان‌های هوش مصنوعی – زن و مردی که نامشان ذکر نشده است که جوان و پرانرژی به نظر می‌رسند – یک نمای کلی به عقب و جلو ارائه می‌دهند. برای قرار دادن آن در یک استعاره ورزشی حرفه ای، هوش مصنوعی مرد تفسیر بازی به بازی را انجام می دهد و هوش مصنوعی زن با پرسیدن سوال یا ارائه پاسخ، تفسیر و بینش رنگی را ارائه می دهد.

این قابل توجه است، به خصوص که این فناوری یکی از کلمات جدید مورد علاقه من – ناروانی ها – را به گفتار آنها اضافه می کند. این فناوری شامل شروع های نادرست، کلمات پرکننده، ums، ahhs، لایک ها است – همه آن آوازهای زبان طبیعی که باعث می شود میزبان ها انسانی تر به نظر برسند. آنها واقعاً به نظر می رسد که دو جوان در مورد سند منبع شما و معنای همه آن چت می کنند.

چند نفر اعلام کرده اند که NotebookLM می تواند پادکست های تجاری را با این شخصیت های هوش مصنوعی خودکار کند. اما آیا این واقعا بهترین مورد استفاده است؟ چرا برای “، دیگری” ارزش قائل هستید که این کار را در جایی انجام دهد که تنها ورودی خلاقانه سندی است که شما سرپرستی می کنید؟ به نظر خندقی نازک از تمایز و ارزش است.

آیا NotebookLM واقعاً چیز متفاوتی تولید می کند؟

آیا چیزی متفاوت در NotebookLM بازی می‌کند که می‌تواند مفید واقع شود؟

بر اساس تجربیات من با آن، پاسخ مثبت است. این با مضامین گسترده‌تر در مورد هوش مصنوعی که اخیراً در مورد آن صحبت کرده‌ام، و بنابراین جدیدترین استعاره CliffsNotes مطابقت دارد.

من سطل بزرگی از اعداد را از چشم انداز بازاریابی محتوای B2B 2025 CMI بارگذاری کردم که هفته آینده منتشر خواهد شد. ازش خواستم خلاصه بنویسه همانطور که انتظار دارید، خلاصه ای سرراست در حدود دو صفحه از موضوعات اصلی و نتایج ارائه کرد. اما همچنین بخشی را با نکات کلیدی و بینش های عملی نوشت.

چشمگیر به نظر می رسد. با این حال، پس از فراتر رفتن از مجموعه زبانی باشکوه، متوجه شدم که نکات اولیه و بینش‌ها روشنگر یا عاقلانه نیستند. آنها به سادگی نتایج را در قالبی شبیه گزارش کتاب برجسته می کنند.

اقدامات کلیدی شامل «اولویت‌بندی استراتژی و تعیین هدف»، «تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌ها» و «سرمایه‌گذاری در فناوری و آموزش» است. در حالی که همه اینها خوب به نظر می رسد، این معادل خواندن گزارشی در مورد بهترین شیوه های پخت کیک است و اقدامات کلیدی عبارتند از: «با مواد تازه شروع کنید»، «مطمئن شوید که همه چیز را خوب مخلوط کرده اید» و «اطمینان حاصل کنید که فر شما کار می کند. ”

بنابراین، از NotebookLM یک نکته کلیدی که یک بازاریاب باید از خواندن این گزارش دریافت کند، خواستم. خوب، نمی تواند فقط یک مورد را به من بدهد، که منطقی است، با توجه به اینکه برای خلاصه ، ساخته شده است. این سه مورد را به من داد، یکی از آنها این بود که «بازاریابان با عملکرد برتر B2B موفقیت خود را به درک عمیق مخاطبان هدف خود و ایجاد محتوای با کیفیت بالا نسبت می‌دهند.»

باز هم، به نظر جالب می رسد، اما اگر به تشبیه گزارش پخت کیک بازگردیم، معادل این است که بگوییم: «بهترین نانواها موفقیت خود را به دقتی که در یادگیری طرز پخت کیک و ایجاد کیک با کیفیت بالا انجام می دهند نسبت می دهند. ”

بنابراین، پس از آن ویژگی صوتی را امتحان کردم زیرا این ویژگی هیجان‌انگیزترین جنبه NotebookLM است. از آن خواستم تا یک نمای کلی صوتی به سبک پادکست ارائه دهد. مرور هشت دقیقه ای چشمگیر بود. اما دوباره، فقط یک نمای کلی از نتایج را بدون هیچ بینشی ارائه کرد. میزبانان نظراتی مانند “بله، تولید محتوای با کیفیت خوب سخت است” و “وای، بازاریابان B2B از کیفیت نتایج خود ناامید هستند.”

این نتایج همان چیزی است که من در انواع راه‌حل‌های مولد هوش مصنوعی می‌بینم، زیرا برای این کار ساخته شده‌اند. این همه طرح است و بدون داستان. ابزارهای مولد هوش مصنوعی در تشخیص الگوها، خلاصه ،، ساختاردهی و ارائه بخش اتفاق افتاده هر داستان فوق العاده هستند. این بسیار شبیه نسخه قرن بیست و یکم CliffsNotes است. جادو زمانی اتفاق می افتد که یک انسان تجربه خود را ترکیب کند تا فراتر از “آنچه اتفاق افتاده” نگاه کند و به آن معنا ببخشد.

آیا این جاده طی نشده است؟

دو تا فکر دارم اولین مورد این است که ارزش NotebookLM با تأکید بر خلاصه ، آن کاهش نمی یابد. ارزش بالقوه ابزار را به شما یادآوری می کند. اگر می خواهید خلاصه ای واقعی از یک سند داشته باشید، می تواند بسیار مفید باشد. اگر می‌خواهید یک نسخه صوتی هشت دقیقه‌ای که خلاصه‌ای از گزارش درآمد شرکتی 50 صفحه‌ای، یک مطالعه تحقیقاتی، یک سند فنی، کد منبع یا تقریباً هر چیز دیگری باشد، واقعاً ارزشمند است. زمانی که شما برای مصرف کل سند ندارید، می تواند به عنوان یک راهنمای مطالعه عمل کند.

اما این فکر اول در تنش با دومی زندگی می کند، و همان احتیاط CliffsNotes در مورد محصولات خود است. اصطکاک ارزشمند زمانی وجود دارد که شما بخوانید، مصرف کنید و معنی اثر را پیدا کنید. شما باید تشخیص دهید که بهتر است گاهی اوقات نسخه اصلی را بخوانید، بنابراین می توانید از تجربه، همدلی، خلاقیت و دانش (عمدتاً خرد خود) برای اتصال نقاط نامشهود در کار استفاده کنید. این همان چیزی است که اغلب به بینش‌های ارزشمندی منجر می‌شود و ممکن است آن‌ها را پیدا نکنید مگر اینکه کل اثر را بخوانید.

یکی از شعرهای مورد علاقه من «جاده ای که طی نشده» اثر رابرت فراست است. من از NotebookLM خواستم که خلاصه‌ای از آن داشته باشد، و آن چیزی که CliffsNotes خواهد داشت را ارائه داد. سپس، من غذای اصلی را خواستم، و NotebookLM همان درسی را ارائه داد که میلیون‌ها سخنرانی در زمان فارغ‌التحصیلی، صدها آگهی تبلیغاتی تلویزیونی و کتاب‌های تجاری به این نتیجه رسیدند: «(T)پیمودن جاده‌ای که کمتر سفر کرده‌اید می‌تواند منجر به منحصربه‌فردتر و رضایت‌بخش‌تر شود. زندگی.”

با این تفاوت که شعر درباره این موضوع نیست. اگر شعر را با دقت، کامل و چندین بار بخوانید، متوجه می شوید که موضوع این نیست. عنوان جاده است نه گرفته شده، نه راهی که رفتم. شعر درباره کارهایی است که نویسنده انجام نداده است، نه کارهایی که انجام داده است. فراست می گوید به وضوح جاده ها تا حد زیادی یکسان هستند و هیچ تفاوتی بین این دو وجود ندارد. علاوه بر این، نویسنده می‌گوید که در آینده این داستان را با آه تعریف می‌کند، به این معنی که لزوماً از جاده کمتر پیموده شده یا نرفتن به جاده بیشتر خوشحال نیست. او خواننده را با این ابهام رها می کند: «این همه تفاوت را ایجاد کرده است». خود شعر یک تفسیر است که انتخاب های زندگی همان چیزی است که شما از آنها می گیرید. هیچ راه درستی برای سفر وجود ندارد. تفاوت بعد از انتخاب شما اتفاق می افتد.

بنابراین، اگر جاده NotebookLM را انتخاب می‌کنید، آن را به عنوان عصایی برای نجات از اصطکاک معناسازی از پیچیدگی‌ها و پیچیدگی‌های ایده‌ها ندانید. به آن به عنوان همراهی نگاه کنید که می تواند به شما کمک کند که از ایده ای به ایده دیگر حرکت کنید و زمان خود را صرف مواردی کنید که واقعاً مهم هستند.

این انتخاب شماست.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده: 6 روش برای ارتقای تجربه تبدیل متن به صدا برای محتوای خود

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/notebooklm-cliffsnotes-ai/

جایی که حرکت هوش مصنوعی لینکدین اشتباه شد

به روز رسانی شرایط خدمات معمولاً یک رویداد خبرساز نیست، حتی در بزرگترین برندها.

با این حال، سال گذشته داستان متفاوتی را بیان می کند.

در ماه ژوئن، ادوبی برای خراش دادن محتوا برای استفاده در مدل‌های یادگیری هوش مصنوعی خود به آب داغ پرداخت و سپس شرایط خدمات خود را برای اجازه دادن به آن تغییر داد. هفته‌ها قبل، متا با تغییر شرایط سیاست حفظ حریم خصوصی خود برای اجازه استفاده از داده‌های مشتریان در مدل‌های یادگیری هوش مصنوعی خود، با چالش مشابهی روبرو شد. در آگوست 2023، زوم به دلیل شرایط خدمات به روز شده خود در مورد آموزش هوش مصنوعی با انتقاد مواجه شد و سپس مجبور شد برای شفاف سازی برنامه های خود یک مقاله وبلاگ بنویسد.

آیا همه آن سرفصل ها به عنوان یک داستان هشدار دهنده برای سایر برندهای بزرگ عمل می کند که از بحث و جدل در مورد شرایط خدمات مرتبط با هوش مصنوعی دور بمانند؟ از لینکدین بپرسید

محبوب رسانه های اجتماعی دنیای B2B در این ماه به دلیل انتخاب خودکار کاربران در برنامه ای که مدل های هوش مصنوعی مولد را با داده های آنها آموزش می دهد، مورد انتقاد قرار گرفت. برخی از کاربران لینکدین از اطلاع از این تغییر خوشحال نشدند.

بنابراین، ما از رابرت رز، مشاور ارشد استراتژی CMI، نظر او را جویا شدیم. آنچه او می گوید دلیل این فریاد است ممکن است شما را شگفت زده کند. ویدیو را بخوانید یا تماشا کنید:

شرایط خدمات لینکدین سرها را برمی گرداند

آیا هیاهو موجه است؟ آیا برایتان مهم است که لینکدین از محتوای شما در لینکدین استفاده می کند تا لینکدین را بیشتر کند؟ یا، همانطور که همسرم می گوید، آیا این موضوع نیست. این اصل کار است؟»

404 Media داستان مربوط به استخراج محتوای هوش مصنوعی را منتشر کرد و گزارش داد که لینکدین شرایط خدمات خود را «به زودی» به‌روزرسانی خواهد کرد.

هنگامی که شرکت تغییر را ایجاد کرد، شرایط خدمات شامل این بخش می‌شد (همانطور که امروزه بسیاری انجام می‌دهند):

ما ممکن است از داده‌های شخصی شما برای بهبود، توسعه، و ارائه محصولات و خدمات، توسعه و آموزش مدل‌های هوش مصنوعی (AI)، توسعه، ارائه و شخصی‌سازی سرویس‌هایمان، و کسب بینش با کمک هوش مصنوعی، سیستم‌های خودکار، و استنباط‌ها، تا خدمات ما برای شما و دیگران مرتبط‌تر و مفیدتر باشد.»

من آن را به این شکل ترجمه می‌کنم: «ما از داده‌های شما برای بهبود اوضاع استفاده می‌کنیم و به رایانه‌ها آموزش می‌دهیم تا به مفیدتر ، خدمات ما برای شما و سایر افراد کمک کنند.»

با این حال، به نظر نمی‌رسد مشکل این واقعیت باشد که لینکدین این بخش را به شرایط خدمات خود اضافه کرده است یا حتی از کاربران می‌خواهد به جای شرکت در برنامه، انصراف دهند.

این دلیل واقعی به دردسر افتادن لینکدین است

این انتقاد از لینکدین است که ظاهراً شرایط خدمات را به روز می کند بعد از همانطور که Tech Crunch هفته گذشته گزارش داد، شروع به انجام آن کرد.

در میان تیم های حقوقی، بازاریابی و ارتباطات شرکتی چه می گذرد؟ من نمی فهمم چرا این چیزها حتی در شرکتی به اندازه لینکدین هماهنگ نیستند.

آنها باید از شکست های عمومی در زوم، سپس متا و اخیراً در ادوبی یاد می گرفتند.

می بینید، مشکل این نیست که لینکدین از داده های مشتری استفاده می کند. اکثر مردم باید تصور کنند که شرکت ها این کار را انجام می دهند.

و آیا هدف اصلی محتوای لینکدین شما این نیست که همه آن را ببینند، از آن یاد بگیرند و برای آن ارزش قائل شوند؟ آیا هر چیزی که به شما کمک کند محتوای نهایی را مطابق با دیدگاه خود در مورد جهان در لینکدین شکل دهید، مثبت نیست؟

من نمی‌خواهم عکس‌های بچه‌ها، خانواده و خانه‌تان یا پیام‌های خصوصی‌تان در فیس‌بوک را برای آموزش هوش مصنوعی متا داشته باشم، اما لینکدین متفاوت است. یا من چیزی را از دست داده ام؟

خوب، بازگشت به غذای آماده. اپتیک بد به این دلیل اتفاق افتاد که این برندها نتوانستند با مخاطبان موجود خود ارتباط برقرار کنند. به نظر می رسد اشتباهات این شرکت ها را آزار می دهد.

ممکن است اخبار مربوط به شرایط سرویس را از دست داده باشید زیرا لینکدین در مورد آن سکوت کرده است. اما مطمئن هستم که متوجه اعلان‌های هوش مصنوعی شده‌اید که در زیر پست‌های لینکدین به‌عنوان «نظرات پیشنهادی» ظاهر می‌شوند. پس از شنیدن صدای هیاهوی کاربران در مورد مضحک بودن این اعلان‌ها، اکنون آنها ناپدید شده‌اند. این حرکت جدید به‌روزرسانی داده‌های هوش مصنوعی به نظر می‌رسد تلاش لینکدین برای هوشمندتر ، پلتفرم برای بازگرداندن نسخه جدیدتر و بهتر نظرات پیشنهادی یا ارائه ویژگی‌های جدید تولید شده توسط هوش مصنوعی است.

انتظار بیشتری از همین را داشته باشید، امیدوار به ارتباط بهتر

درس این است که این امر اجتناب ناپذیر است. پلتفرم‌ها از رفتار و محتوای شما استفاده می‌کنند تا یاد بگیرند که چگونه عمیق‌تر درگیر شوید و به شما انگیزه می‌دهند تا بیشتر از آن استفاده کنید.

امروز، نتفلیکس، ادوبی، گوگل، متا و لینکدین هستند. فردا، ارائه‌دهنده نرم‌افزار کسب‌وکار، شرکت هواپیمایی، هتل‌های زنجیره‌ای مورد علاقه‌تان، بانک یا ارائه‌دهنده خدمات بهداشتی شماست.

بیایید امیدوار باشیم که آن شرکت ها این درس را آموخته باشند تا محتوای خود، یادگیری هوش مصنوعی و پیام رسانی را کمی بهتر هماهنگ کنند. همانطور که برای سال‌ها گفته‌ام، ۹۰ درصد یک استراتژی محتوای هوشمند ربطی به محتوا ندارد. این هماهنگی و همکاری است چطوریشما با جهان ارتباط برقرار می کنید

شاید، مانند استفاده از ساعت تابستانی به عنوان یادآوری برای تعویض باتری های هشدار دود دو بار در سال، می توانید از تغییر شرایط خدمات پلت فرم به عنوان یادآوری برای بررسی استراتژی محتوای خود استفاده کنید.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/linkedin-went-wrong/

اجازه ندهید سرفصل های هوش مصنوعی شغل بازاریابی شما را به سمت اشتباه هدایت کند

به نظر می رسد که جهان با تحقیقات و داده هایی در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی در حال حاضر – و در آینده – بر مشاغل بازاریابان و سازندگان تأثیر می گذارد، پیچیده است.

آیا این به این دلیل است که ما در تجارت تحقیقاتی هستیم و چند مطالعه اخیر از جمله چشم انداز شغلی CMI در سال 2025 برای محتوا و بازاریابی را دیده ایم که از تأثیر هوش مصنوعی بر فرصت های شغلی، چه در حال و چه در آینده، برای بازاریابان صحبت می کند؟

ما این سوال را به رابرت رز، مشاور ارشد استراتژی CMI، که انگشت انسانی خود را روی نبض مطالعات و هوش مصنوعی قرار داده است، بردیم. او توضیح می دهد که چه اتفاقی می افتد و نکاتی که همه بازاریابان باید داشته باشند. نظر او را بخوانید یا این ویدیو را تماشا کنید:

معکوس Stat تصویر واقعی را نشان می دهد

یک مربی یک بار در این هفته چیزی را به من گفت: «وقتی توانایی ما برای اندازه‌گیری دقیق نادرست است، انسان‌ها این شکاف را برای بهتر یا بدتر شدن با روایت پر می‌کنند.»

به عبارت دیگر، شما داده‌ها را به جای اینکه داستان را در داده‌ها بگنجانید، در داستان در ذهن خود جای می‌دهید. اگر از گوگل آنالیتیکس برای بیان یک داستان بازاریابی استفاده می کنید، دقیقاً می دانید که در مورد چه چیزی صحبت می کنم.

طی چند هفته گذشته، مطالعات تحقیقاتی جدید، از جمله CMI، از تأثیر هوش مصنوعی بر مشاغل بازاریابی صحبت می کند. داستان های شگفت انگیز زیادی وجود دارد، اما واقعیت کمی خسته کننده تر است.

صنایع هستند واقعا تغییر برای برآورده ، ایده ها؟ آمارهایی مانند “72% از رهبران صنعت می گویند که باید استعدادها و مهارت های سازمان خود را تغییر دهند” واقعاً به چه معناست؟ آیا این واقعا چیز جدیدی است؟ مخل؟

من همیشه دوست دارم بپرسم “داستان معکوس چیست؟”

در مورد 28 درصد از رهبران صنعت که احساس نمی‌کنند نیازی به تغییر شکل استعدادها و مهارت‌های سازمان خود ندارند، چطور؟ آنها به چه چیزی فکر می کنند؟ آیا آنها در مورد چیزها آنطور که هستند احساس خوبی دارند؟ یا می گویند، “مه، ما از تیم به شکلی که هست راضی هستیم.”

وقتی صحبت از هوش مصنوعی در بازاریابی و حرفه شما به عنوان بازاریاب می شود، آیا آسمان در حال سقوط است؟ یا می دانید، فقط یک جمعه دیگر است؟

سوگیری شناختی که به عنوان توهم فرکانس شناخته می شود، من را مجذوب خود می کند. این پدیده که به عنوان پدیده Baader-Meinhof نیز شناخته می شود، زمانی رخ می دهد که پس از مدتی متوجه کلمه یا مفهومی شده اید یا روی آن تمرکز کرده اید.

مثال کلاسیک بعد از خرید یک ماشین جدید است. شما گزینه ها را بررسی کرده اید، آنها را قیمت گذاری کرده اید، یکی را انتخاب کرده اید، و اکنون که در حال رانندگی هستید، دنیا پر از آن ماشین شده است.

آیا مطالعات متعددی که اخیراً در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر فرصت های شغلی بازاریابی منتشر شده اند، توهم فرکانس ایجاد می کنند؟ واقعا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ اینکه بگوییم این یک کیسه کاملاً مخلوط است، دست کم گرفته شده است.

اگر می خواهید همین حالا خواندن را متوقف کنید، حقیقت این است که هیچ ، نمی داند. به تعبیر یکی از قهرمانان نویسندگی من، ویلیام گلدمن، از فیلم عروس شاهزاده خانم، که در مورد مدیران فیلم صحبت می کند: هیچ ، چیزی نمی داند. هیچ یک از افراد در کل صنعت به طور قطع نمی داند که چه چیزی قرار است کار کند یا اینکه همه چیز چگونه خواهد بود. هر بار، این یک حدس است و اگر خوش شانس باشید، یک فرد تحصیل کرده است.

آیا هوش مصنوعی مولد واقعاً در مشاغل بازاریابی مهم است؟

در چشم انداز CMI، بازاریابان نسل تقاضا حتی هوش مصنوعی را در لیستی که قصد داشتند هزینه های خود را در سال آینده گسترش دهند، قرار ندادند. با این حال، 57 درصد از بازاریابان در این تحقیق، هوش مصنوعی را به عنوان بزرگترین تأثیرگذاری شماره 1 معرفی کردند. علاوه بر این، بازاریابان برای «بهبود رسیدن» در هوش مصنوعی مولد، عمدتاً از C-suite، فشار را احساس می‌کنند.

آیا جای تعجب دارد؟

دیگر سرفصل‌های تحقیقاتی مملو از موضوع در حال تغییر است. یک مطالعه اخیر توسط Deloitte نشان می دهد که 79٪ از پاسخ دهندگان مدیر و C-suite انتظار دارند هوش مصنوعی مولد تحول سازمانی قابل توجهی را در کمتر از سه سال ایجاد کند.

تحقیقات اخیر Kantar (ثبت نام الزامی است) نشان می دهد که تقریباً نیمی از پاسخ دهندگان می گویند که هوش مصنوعی قبلاً بر سازمان رسانه ای آنها تأثیر می گذارد. خوب، اما ترجیح معکوس من را به خاطر دارید؟ این یافته به این معنی است که بیش از نیمی از آنها این کار را نمی کنند.

تجربه هوش مصنوعی در فهرست 10 مهارت برتر کانتار که رهبران صنعت رسانه در سه سال آینده به دنبال آن هستند، دهم شد. تنها 27 درصد می گویند که این مهارت بسیار مهم است.

تجزیه و تحلیل گارتنر در نوامبر 2023 از بیش از 300000 آگهی شغلی نشان داد که کمتر از 1٪ به مهارت ها یا مسئولیت های مولد هوش مصنوعی برای ایجاد محتوای مرتبط با هوش مصنوعی اشاره کرده اند.

داستان واقعی چیست؟

پس از مصرف این همه تحقیق، حق با شماست که همچنان سردرگم باشید. به نظر می‌رسد همه این اعداد نشان‌دهنده FUD زیادی – ترس، عدم اطمینان و شک – در مورد مناسب‌ترین استفاده‌های هوش مصنوعی هستند، و مردم، عمدتاً کسانی که در پست‌های رهبری ارشد هستند، فکر می‌کنند که در یکپارچگی آن بسیار عقب‌تر از واقعیت هستند. هستند.

به نظر می رسد رسانه های بازاریابی در این بحث که هوش مصنوعی اساساً سازمان بازاریابی را مختل می کند، بازی می کنند. آنها می گویند رهبران عمیقاً متقاعد شده اند که سازمانشان مختل می شود، از هم می پاشد، از هم می پاشد، به طور تصاعدی کارآمدتر می شود، نوآوری می کند که قبلاً هرگز نبوده است، خلاقیت دو برابر می شود، اندازه آن به نصف می رسد و در نهایت بازاریابی را به صورت خودکار طی سه تا 50 سال آینده تکامل می دهند.

مثل گل شفاف است.

برنامه های هوش مصنوعی خود را با این ایده ها پایه گذاری کنید

چگونه از سرفصل ها گذشته و به سمت سه ماهه چهارم سال 2024 و فصل برنامه ریزی برای 2025 حرکت می کنید؟ این سه مورد را در نظر بگیرید:

  1. کسب و کارها رویکردی در نظر گرفته شده برای این موضوع هوش مصنوعی سازمانی اتخاذ می کنند. اکثر آنها واقعاً نمی دانند که با آن چه کنند یا اینکه آیا کار می کند یا خیر. بسیاری از یک بازی بزرگ صحبت می کنند، اما به طور خصوصی منتظرند تا ببینند چگونه شروع به تکان دادن می کند.
  2. متخصصان بازاریابی و تولیدکنندگان محتوا نگران هستند، اما کمی کمتر از یک سال پیش نگران هستند. به نظر می‌رسد اکثر کسب‌وکارهایی که هوش مصنوعی را ادغام می‌کنند از توصیه‌های برچسب سپر اجتناب می‌کنند، «هوش مصنوعی جایگزین شما نمی‌شود، اما کسی که از هوش مصنوعی استفاده می‌کند، جایگزین خواهد شد». درعوض، آن‌ها هوش مصنوعی مولد را به عنوان یک فناوری اصلی، که بر خلاف محاسبات نیست، در نظر می‌گیرند. آن‌ها استراتژیست‌های باهوش، داستان‌نویسان و افراد مبتکر و خلاق را استخدام می‌کنند و به جای استخدام متخصصان هوش مصنوعی و تلاش برای آموزش استراتژیست و داستان‌نویس بودن، به آنها هوش مصنوعی آموزش می‌دهند.
  3. هوش مصنوعی هر روز تغییر می کند. تقریباً به نفع خودش خیلی سریع در حال تغییر است. در روزهای اولیه اینترنت، یک چالش بزرگ این بود که چقدر سریع فناوری و مجموعه مهارت‌های مورد نیاز برای پیشرفت کارگران در حال تغییر است. بسیاری از مردم به این نتیجه رسیدند که عمومی شدن و دانستن اندکی در مورد خیلی چیزها بهتر از تلاش برای دانستن چیزهای زیادی در مورد یک قطعه کوچک است. شما هرگز نمی دانستید که چه زمانی آن ذره کوچک منسوخ می شود.

    بسیاری از کسب و کارها فناوری را بیش از حد خریداری کردند و فناوری پیچیده را بیش از حد نمایه کردند که نمی دانستند چگونه از آن ارزش استخراج کنند. یکی از بزرگترین دلایل حباب دات کام و پاپ بعدی آن این بود که ستارگان فناوری که به سرعت در حال گسترش بودند متوجه شدند که چیزی به جز تعداد زیادی بخار افزار داغ که ارزش کمی داشتند، نمی ساختند.

    اکنون، اینکه حباب یا سقوط هوش مصنوعی در راه است نامشخص است، اما این تفکر به حرفه، مهارت‌ها و نحوه استفاده بازاریابان از این فناوری مربوط می‌شود.

توصیه من؟ ترمزها را پمپ کنید. تا می توانید یاد بگیرید و حواس Spidey خود را بالا نگه دارید. فقط آنقدر سریع حرکت نکنید که دید محیطی خود را از دست بدهید.

همانطور که به همه این ابزارهای هوش مصنوعی – و تمام تحقیقات – نگاه می کنید، شروع به دیدن همه جا می کنید، همه جا فرصت هایی را خواهید دید. اما سوگیری فرکانس را به خاطر بسپارید. نه همه چیز مشکلی برای حل ، است و نه همه چیز مشکلی است که باید با داغترین فناوری چند دهه اخیر حل شود.

وقت بگذارید تا ببینید چه خبر است پشت سر سرفصل ها وقتی داده‌ها نشان می‌دهند که هوش مصنوعی در فهرست مهارت‌های برتر مرده است و 80 درصد سازمان‌ها از مهارت‌های ارتباطی و داستان‌گویی قدردانی می‌کنند، این به شما چیزی می‌گوید. گوش دادن، تماشا ، و پرسیدن سؤالات مهم است تا داستان را از آن خود کنید.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/ai-headlines-marketing-career/

تعیین نقش هوش مصنوعی در بازاریابی

هوش مصنوعی دیدگاه های دوئل را نشان می دهد.

برخی از بازاریابان مطمئن نیستند که در مورد این فناوری جدید چه احساسی داشته باشند. برخی فرصت های بازاریابی نسل بعدی را می بینند.

جای فکر ، زیاد است، بنابراین ما از مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، نظرش را جویا شدیم. خوشبختانه، او قبلاً در مرکز گفتگوی این هفته – کنفرانس موسسه هوش مصنوعی بازاریابی (MAICON) در کلیولند، اوهایو صحبت می کرد. نظر او را ببینید یا بخوانید:

گردهمایی برای صحبت در مورد هوش مصنوعی بازاریابی

این هفته پنجمین سالانه MAICON بود، رویدادی که جامعه ای از بازاریابان آینده نگر، هوشمند و جسور را پرورش می دهد که سال به سال رشد می کنند.

دیدن گفتگوهای رهبران فکری آشنا مانند کریس پن، اندی کرستودینا، اندرو دیویس، کیتی رابرتز، جیم استرن و آماندا تودوروویچ بسیار عالی بود.

همچنین دیدار با رهبرانی که کمتر با آنها آشنایی داشتم بسیار عالی بود. مایک والش، مدیر عامل فردا، در مورد اینکه چگونه هوش مصنوعی بخشی از یک تحول بزرگتر در سیستم کار است، صحبت کرد. او بازاریابان را به چالش کشید تا بزرگتر فکر کنند.

آدام براتمن و اندی ، روز 2 را با به اشتراک گذاشتن آنچه که از مصاحبه با برخی از بزرگترین بازیگران هوش مصنوعی، از جمله سم آلتمن، بیل گیتس و رید هافمن، برای کتاب سال 2025 خود، AI First: The Playbook for a Future-Proof آموخته اند، شروع کردند. تجارت و برند.

من صدای اقلیت در میان گویندگان بودم. من فی نفسه مخالفت نکردم من با بسیاری از سخنرانان و در واقع اکثر سخنرانانی که در مورد تحولات اساسی که هوش مصنوعی به ارمغان خواهد آورد، موافق بودم.

اما من متقاعد هستم که آنچه که همه آن را هوش مصنوعی مولد می نامند – که در واقع تمرکز کنفرانس است و بیشتر بازاریابان چگونه در مورد هوش مصنوعی فکر می کنند – یک نوآوری کمکی برای خلقت انسان است، نه برعکس.

پس از گذراندن وقت با متفکران بزرگ‌تر در این فضا، هنوز نمی‌دانم که هوش مصنوعی مولد چقدر مانند گاز گرفتن توسط یک عنکبوت رادیواکتیو یا یافتن فرمول مخفی در آزمایشگاه برای ابرقدرت‌ها است.

واقعاً هوش مصنوعی مولد چیست (در حال حاضر)

هوش مصنوعی مولد – در لحظه کنونی – می تواند بیان ایده های شما را تقویت، بزرگنمایی و مقیاس بندی کند. اگر ایده های انسانی کوچک باشند، هوش مصنوعی مولد فقط ایده های ناقص را تقویت می کند. اگر ایده ها اشتباه باشد، هوش مصنوعی مولد سریعتر اشتباه می کند. اگر هدف شما کاهش استفاده از خلاقیت های متنوع و پرهزینه انسانی است، هوش مصنوعی مولد کاملاً به این هدف خواهد رسید.

آنچه من با شرکت کنندگان MAICON به اشتراک گذاشتم حول فرصت استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای جنبه های مختلف گردش کار بسیار انسانی، خلاقانه و مشارکتی بازاریابی بود. چگونه می توانید این ابزارها را بدون از دست دادن مزیت به دست آمده از طریق رویکرد سنجیده خلاقیت به کار ببرید؟

خلاقیت مشکلی نیست که باید حل شود. به همین دلیل من در مورد مفهوم آماده شدن برای آماده شدن برای هوش مصنوعی صحبت کردم. اتخاذ هوش مصنوعی مولد مستلزم آن است که ابتدا سوال یا مشکل واقعی را شناسایی کنید تا با آن حل کنید نه اینکه بخواهید شایسته سوالاتی باشید که توسط هوش مصنوعی مولد مطرح می شود.

اکنون، توصیه آن رویکرد لزوماً به این معنا نیست که من با هر چیزی (خوب، شاید چند مورد) که توسط رهبران فکری این هفته گفته شده مخالفم. من در دو روز بیشتر از آنچه در طول سال یاد گرفتم در مورد موضوعی که به سرعت در حال حرکت است یاد گرفتم.

با تشکر از تیم موسسه هوش مصنوعی بازاریابی، و یک تشکر بزرگ از همه افراد جدید و قدیمی که با آنها معاشرت کردم. و من به هیچ وجه به طنز اشاره نمی کنم که همه اینها توسط انسان ها امکان پذیر شد که کارهای انسانی را در یک رویداد فیزیکی انجام دهند. شیمی، حال و هوا و فضا درست به اندازه «داده» یا «محتوای» داده شده اضافه شده است.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/human-in-ai/

بازی استراتژی رسانه پولی شما

آیا برای “تبلیغ بازی” آماده هستید؟ یا گیمیفیکیشن تبلیغاتی است؟ تبلیغات گیمیفی شده؟

هر کلمه یا عبارتی که باشد، تبلیغات تعاملی اینجاست. برندهای بزرگی مانند دیزنی، آمازون، و حتی شرکت فناوری Discord، تعاملی را در قالب های تبلیغاتی خود به نمایش می گذارند.

اگر فکر می کنید که به نظر می رسد کاری است که شرکت های B2B برای مدتی انجام می دهند، حق با شماست. نظرسنجی‌های تعاملی، نظرسنجی‌ها و حتی بازی‌ها مدت‌هاست که جزء اصلی بازار بازاریابی B2B بوده‌اند.

اما درج‌های تعاملی در رسانه‌های جریانی و سایر پلت‌فرم‌های محتوا این را به سطح جدیدی می‌برد. بنابراین، ما به مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، رفتیم تا بپرسیم چه خبر است. این ویدیو را تماشا کنید یا برای برداشت او بخوانید:

آوردن تبلیغات گیمیفیکیشن به Hulu و موارد دیگر

چندین مقاله اخیر به روند جدید گیمیفیکیشن در تبلیغات به عنوان نوعی متفاوت از استراتژی بازاریابی و تبلیغات پرداخته اند.

در ماه ژوئیه، Marketing Dive به بررسی برگر کینگ پرداخت و در مورد گیمیفیکیشن بیشتر صحبت کرد. فروشگاه زنجیره ای برگر فست فود، یک بازی ویدیویی به نام انفجار بالون را برای جشن تولد 70 سالگی خود راه اندازی کرد. همانطور که یکی از نمایندگان گفت، این بازی جایگزین دو بازی ویدیویی دیگر شد که Burger King به عنوان وسیله ای برای ایجاد “چسبندگی برند ما” ایجاد کرد.

مطمئن نیستم که کلمه «چسبندگی» را به یک برند همبرگر متصل کنم، اما بعداً در تیم تبلیغاتی در برگر کینگ نیستم، اما منحرف می‌شوم.

اخیراً، این نوع گیمیفیکیشن وارد بخش رسانه پولی بازاریابی شده است.

دیزنی، هولو و دیگران فرصت‌هایی را برای برندها فراهم می‌کنند تا از «بازی‌های تبلیغاتی» در استریم رسانه‌ها و دیگر پلتفرم‌های تلویزیونی استفاده کنند. به عنوان جزئیات بازاریابی، دیزنی Quiz Show و Beat the Clock را در Hulu و ESPN منتشر کرد. تبلیغ‌کنندگان می‌توانند با میزبانی یک بازی ساده و سریع بینندگان را درگیر کنند یا از آنها بخواهند با استفاده از کنترل تلویزیون خود به سؤالات سریع پاسخ دهند. Topgolf اولین کسی بود که از قالب تبلیغات جدید استفاده کرد.

آمازون تبلیغات خود را در پرایم ویدیو در ماه مه منتشر کرد. اکنون یک قالب تبلیغاتی جدید اضافه شده است – آزمون‌های تعاملی. برندها می توانند سؤال بپرسند یا نظرسنجی یا نظرسنجی انجام دهند. بینندگان می توانند اطلاعات بیشتری را از طریق ایمیل درخواست کنند و جوایزی مانند اعتبار خرید آمازون را برنده شوند.

شما می توانید این گیمیفیکیشن تبلیغاتی را مشاهده کنید. تقاضا برای بازی‌های ویدیویی، به‌ویژه بازی‌های موبایل، فوق‌العاده داغ بوده است. شاخص بازاریابی دیجیتال Sensor Tower نشان می‌دهد که هزینه تبلیغات دیجیتال روی اپلیکیشن‌های تلفن همراه در سه ماهه اول سال ۲۰۲۴ به ۲۵ میلیارد دلار رسیده است که دومین رقم از زمان ثبت رکورد در سه ماهه چهارم سال ۲۰۲۳ است.

بنابراین، advergames اینجا هستند و بعید است که ناپدید شوند.

بازی تبلیغاتی در بازاریابی B2B خود

بازاریابان B2B باید آنها را بپذیرند. مدتهاست که مزیت ایجاد پیکربندی، نظرسنجی، نظرسنجی و سایر عناصر برنامه های کاربردی تعاملی را در چرخه بازاریابی خود مشاهده کرده اید. در واقع، برخی از بهترین نمونه های بازاریابی B2B گیمیفی شده اند. Grader وب سایت HubSpot به عنوان یک روش تعاملی برای توسعه سرنخ های جدید تقریباً افسانه ای شده است. موفقیت آن به قدری بزرگ است که HubSpot آن را به عنوان ابزاری در دسترس قرار داد که شرکا می توانند روی وب سایت های خود برچسب سفید بگذارند.

اما هر نمونه ای برنده نیست.

روز گذشته، یک نظرسنجی تعاملی را در سایت یک شرکت فناوری دیدم. در این تبلیغ آمده است: «در یک نظرسنجی شرکت کنید تا ببینید آیا باید همین الان خرید کنید یا خیر. اولین سوال این بود: “آیا اکنون برای خرید مطالعه می کنید؟” سپس گفت: “اگر نه، چه چیزی شما را برای خرید آماده می کند؟”

دست از انجام این کارها بردارید

درباره پیکربندی‌های کسب‌وکار یا نظرسنجی‌هایی که آشکارا سعی می‌کنند وضعیت سفر مشتری خریدار را تشخیص دهند، کتاب بازی درست نکنید.

در عوض، به روش های هوشمندانه برای تعیین قصد فکر کنید و در عین حال ارزش بیافزایید و سرگرم شوید. به راه‌هایی برای گنجاندن این استراتژی نه تنها در وب‌سایت‌ها و کانال‌های رسانه‌های اجتماعی، بلکه در استراتژی رسانه پولی خود نگاه کنید.

چگونه می‌توانید نظرسنجی‌ها و نظرسنجی‌ها را برای کمک به مشتریان در طول سفر و کسب داده‌های با ارزش برندتان برای تعیین هدفشان بگنجانید؟

من این کار را توسط یک برند انجام داده ام که تحقیقات خود را محدود کرده است. به جای پرسیدن نام و نام خانوادگی، عنوان و آدرس ایمیل، به سادگی پرسید: “به چه سوالاتی می خواهید پاسخ دهید؟” و “آیا می خواهید ببینید که چگونه با سایر همکاران مقایسه می شود؟”

نظرسنجی در حال انجام به مشتریان بالقوه ارزش می دهد و به آنها اطلاع می دهد که آیا همان سؤالات همکاران خود را می پرسند یا خیر و سؤالاتی را به اشتراک می گذارند که شاید فکرش را هم نمی کردند بپرسند. همچنین بینشی را در مورد چگونگی و محتوای ارائه به شرکت ارائه می دهد.

من ایده های باورنکردنی را دیده ام، از بازی های بی اهمیت گرفته تا ارزیابی ها و راهنمای منابع تعاملی. اکنون، می‌توانید از آنها بیشتر از افرادی که از وب‌سایت شما بازدید می‌کنند استفاده کنید، می‌توانید آنها را در استراتژی رسانه پولی خود بگنجانید. این یک بازی است که ارزش بازی ، را دارد.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/interactive-advergames-b2b/

جستجو با کمک هوش مصنوعی، بازی‌های Pay-To-Play را برای بازاریابان تغییر می‌دهد

آیا برای تبلیغات پولی جستجو با کمک هوش مصنوعی آماده هستید؟

وای … در آن یک سوال کلمات کلیدی زیادی وجود دارد.

این مفهومی است که توسط Perplexity، یک پلتفرم هوش مصنوعی مولد متمرکز بر جستجو مطرح شده است. پلتفرم تبلیغاتی جدید آن نشان می‌دهد که چگونه این پلتفرم قلب و ذهن بازاریاب‌ها را با قرار دادن پاسخ‌های اولویت‌دار به پرسش‌ها، همه با هزینه‌ای توافقی، به دست می‌آورد.

اگر شبیه تبلیغات جستجوی کلاسیک به نظر می رسد، دقیقاً اینطور نیست. تبلیغات جستجوی کلاسیک به تبلیغ‌کنندگان این امکان را می‌دهد که بر اساس موقعیت خود برای تبلیغات پرداخت کنند. اگر می خواهید رتبه اول را کسب کنید، بیشتر از آنچه برای رتبه های دوم یا سوم هزینه می کنید، پرداخت می کنید.

با این حال، در دنیای جستجو با کمک هوش مصنوعی، تنها یک پاسخ به یک پرس و جو ارائه می شود. بنابراین، آن مدل قیمت گذاری چگونه کار می کند؟ و ایمنی برند چطور؟

برای دریافت پاسخ، ما به مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، مراجعه کردیم. این ویدیو را بخوانید یا تماشا کنید:

تنها تبلیغ کننده بودن چقدر هزینه دارد؟

گوگل شروع به ادغام پیام و عملکرد هوش مصنوعی در Google Ads کرده است. اما بیشتر به ایجاد نسخه‌های مرتبط‌تر برای تبلیغات جستجو، بهینه‌سازی عملکرد با کمک به ایجاد مبالغ پیشنهادی، و، البته، تجزیه و تحلیل صفحات فرود برای کمک به شما برای ایجاد یک تجربه تبدیل غنی‌تر مربوط می‌شود.

اما در مورد تبلیغات نتایج جستجوی هوش مصنوعی، من و بیشتر بازاریابان در مورد اینکه چگونه می‌توانیم برای امتیاز پاسخگویی در بالای نتایج هزینه کنیم، فکر می‌کنیم. چه شکلی خواهد بود؟ چه چیزی بخریم؟

به عنوان مثال، من «بهترین استراتژیست بازاریابی محتوا کیست» را در گوگل تایپ کردم. نمای کلی هوش مصنوعی آن از چند نفر نام می برد که بسیاری از آنها را به خوبی می شناسم. دیدن نیل پاتل (مثل اینکه به تبلیغات بیشتری نیاز دارد) و افرادی مانند اسکات آبل و بری فلدمن خوشحالم. اما مطمئن نیستم که این لیستی باشد که من برای خدمات استراتژی بازاریابی محتوا با آن می روم. و بله، من آنجا نیستم، اگرچه آنها یکی از مقالات من (از 11 سال پیش) را به عنوان منبع این دانش ذکر می کنند، بنابراین جالب است.

شاید بتوانم تبلیغی را در آن صفحه نتایج برای مقاله مناسب برای استناد بخرم.

نتیجه جستجوی گوگل برای

بعد، من به سراغ Perplexity رفتم، زیرا گوگل به عنوان یک موتور جستجوی مرتبط با هوش مصنوعی کمی برای پول خود تلاش کرده است. خود را به‌عنوان پلت‌فرم «جایی که دانش آغاز می‌شود» به بازار عرضه می‌کند. مطمئناً باید مجموعه نتایج بهتری برای آن پرس و جو داشته باشد.

لیست بهتری را ارائه داد که شامل دوستانم آن هندلی، جو پولیزی، مایکل برنر و جی بائر می شود. این یک لیست خوب است. اما من هم در آن لیست نیستم و این موضوع مرا آزار نمی دهد. (ببخشید در حالی که من در گوشه ای برای لحظه ای گریه می کنم.)

Perplexity از Ann Handley، Joe Pulizzi، Michael Brenner و Jay Baer در بین چهار بهترین استراتژیست بازاریابی محتوا نام می برد.

اما اگر بتوانم یک نقطه روی آن صفحه نمایش نتیجه بخرم چه؟

کدام یک برای فروش خواهد بود؟ نقطه اولویت در لیست استناد یا پاسخ واقعی؟ فقط باید صبر کنیم و ببینیم.

خوب، نکته همه اینها این است که Perplexity در حال حاضر ایده ادغام تبلیغات در پاسخ به درخواست جستجوگر را مطرح کرده است. با توجه به اسلاید دک مشاهده شده توسط Digiday، این ویژگی می تواند در ماه اکتبر ظاهر شود. اگرچه قیمت آن به تفصیل ذکر نشده است، اما یک منبع گفت که برنامه این است که 50 دلار CPM (1000 نمایش) شارژ شود.

وای، به نظر گران است. البته، هیچ داده ای در مورد عملکرد مورد انتظار آن تبلیغات وجود ندارد، و ممکن است بسیاری به درخواست های خریداری شده بستگی داشته باشد.

اما این را در نظر بگیرید. یک تبلیغ کلاسیک جستجوی Google در CPM 38 تا 40 دلار قرار دارد. بنابراین، Perplexity 25٪ حق بیمه دریافت می کند. اگر فقط این رقم را از هوا بیرون نکشید، باید حس خوبی داشته باشد که عملکرد تبلیغات جستجوی هوش مصنوعی آن قوی خواهد بود.

مقاله Digiday می‌گوید که Perplexity قصد دارد بیش از ده‌ها دسته‌بندی را برای محصول تبلیغاتی هوش مصنوعی خود راه‌اندازی کند، از جمله فناوری، سلامت و داروسازی، هنر و سرگرمی، امور مالی، غذا و نوشیدنی، ورزش، علم و سفر. همچنین شامل B2B، اینترنت، مخابرات، خانه و باغ، زیبایی و تناسب اندام، خرده فروشی و خرید می شود. نمی توانم به دسته ای فکر کنم که آنها از دست داده اند. منظورم این است که شاید سیاست، اما به نظر می رسد که همه چیز دیگری را پوشش می دهند.

اما نکته جالب دیگری در عمق مقاله وجود دارد.

چرا Perplexity با ناشران سنتی همکاری می کند؟

Perplexity در حال ایجاد شراکت در انتشارات است که قبلاً با مجله Time، Der Spiegel، Fortune، Entrepreneur و Automatic قراردادهایی امضا کرده است. من از اینکه چه تعداد از آن‌ها با دسته B2B مطابقت دارند شگفت‌زده شدم، و ظاهراً جدول فروش نشان می‌دهد که چگونه بازاریابان می‌توانند موجودی را خریداری کنند که در صفحات شرکای ناشر شخص ثالث آنها ظاهر می‌شود.

این سؤالات جالبی در مورد چگونگی ادغام بین هوش مصنوعی مولد و این ناشران ایجاد می کند. آیا آنها یک شبکه تبلیغاتی کلاسیک مانند Google Ads و مشارکت ناشران آن خواهند بود؟ یا هوش مصنوعی را در صفحات محتوا تحت نام تجاری ناشر ادغام خواهند کرد؟ آیا آنها برای مثال، یک سایت سفارشی ایجاد می کنند که توسط اشپیگل “دانش” هدایت می شود و محتوای اصلی تولید شده توسط Perplexity، همه توسط یک برند بزرگ حمایت می شود؟

این جالب خواهد بود – مراکز محتوای سفارشی با استفاده از مجموعه‌های یادگیری اختصاصی محتوا و حمایت شده توسط برندها. در مورد یک مرکز محتوای کسب و کار کوچک که در آن تمام محتوا توسط Perplexity با استفاده از محتوای مجله Entrepreneur به عنوان مدل یادگیری آن تولید می شود و توسط یک نام تجاری مرتبط حمایت می شود، چطور؟

به این پیشرفت‌ها توجه کنید زیرا این فرصت‌های جدید فقط بر بودجه‌های رسانه‌ای پرداختی شما تأثیر نمی‌گذارند. آنها می توانند بر کجا، چگونه و چرایی سرمایه گذاری شما در محتوای اصلی تأثیر بگذارند.

بازاریابی محتوا نیز هوش مصنوعی می‌گیرد و بهتر است برای بازی ، پول پرداخت کنید.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/ai-assisted-search/

نام تجاری اجاق گاز انفرادی با بازاریابی بلانت اسنوپ داگ را تقویت می کند

ما یک به روز رسانی در مورد تبلیغ ویروسی Snoop Dogg از اوایل امسال داریم.

اسنوپ داگ پس از انجام وظایف میزبانی المپیک، دوباره با Solo Brands برای کمپین جدیدی به نام Blunt Marketing متحد شد. (ببینید آنها آنجا چه کردند؟ اگر نمی دانستید، اسنوپ مشهورترین طرفدار ماری جوانا در جهان است.)

آیا این کمپین با کمپینی که بر خروج مدیرعامل در سال 2024 تأثیر گذاشت متفاوت است؟ بله همینطور است.

سولو می‌گوید درس خود را آموخته و بر روی چیز درست متمرکز شده است – فروش.

اما آیا سولو واقعاً برگ جدیدی برگردانده است؟

ما از مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، پرسیدیم که او چه فکری می کند و چگونه می توانید از این کمپین های رزرو شده در هنگام ساخت ابتکارات بازاریابی بعدی خود بیاموزید. نظر او را تماشا کنید یا بخوانید.

کمپین بزرگ بر خروج مدیرعامل تاثیر می گذارد

در ژانویه، ویدیوی خود را در اسنوپ داگ و سولو با نقل قولی از دوست خوبم مایکل برنر باز کردم: “پشت هر محتوای بد، مدیری است که آن را درخواست کرده است.”

البته برعکس آن نیز تا حد زیادی صادق است.

به نظر می رسد مدیران این بار محتوای مناسب را درخواست کرده اند (خوب، حداقل احساس بهتری نسبت به آن دارند).

اما دارم از خودم جلو می زنم. برای اینکه شما به سرعت بالا برگردید، اجازه دهید اولین کمپین را توضیح دهم. اواخر سال گذشته، Solo Brands یک کمپین تأثیرگذار با اسنوپ داگ راه اندازی کرد. با الف شروع شد توییت از اسنوپ داگ که نوشته بود: «پس از بررسی و گفتگوی زیاد با خانواده‌ام، تصمیم گرفتم سیگار را ، کنم. لطفاً در این زمان به حریم خصوصی من احترام بگذارید.»

پس از آن یک کمپین تبلیغاتی برای آگاهی از برند جدید برای اجاق گاز بدون دود سولو دنبال شد. در ویدیوی توضیحی، اسنوپ می گوید از سرفه ، خسته شده و لباس هایش بوی بدی می دهد. دوربین عریض‌تر می‌شود و نشان می‌دهد که او در مقابل یک گودال آتش‌سوزی بدون دود نشسته است.

باحال، درسته؟ چه تأثیرگذار و کمپین آگاهی از برند باورنکردنی. 30 میلیون لایک، کامنت و اشتراک گذاری در رسانه های اجتماعی جمع آوری کرد. Ad Age آن را در رتبه 18 قرار دادهفتم در 40 آگهی برتر سال 2023

چه چیزی ممکن است اشتباه باشد؟

خوب، زمانی که مدیرعامل جدا شد، سولو در اطلاعیه اعلام کرد که یکی از دلایل برکناری او کمپین اسنوپ داگ بود.

به نظر من، سولو با رویی مستقیم می‌گوید که کمپین آگاهی از برندی که در نوامبر 2023 آغاز کرد، شکست خورد زیرا در عرض شش هفته افزایش درآمدی را به همراه نداشت. شش هفته ها سولو احتمالاً هنوز قبض آژانس را هم پرداخت نکرده بود.

سولو اسنوپ داگ را برمی گرداند

تا آگوست 2024 کاهش یابد، و آژانس مارتین یک تبلیغ جدید Snoop Dogg – Blunt Marketing – را با برداشتی کاملاً متفاوت راه اندازی کرده است.

بدون شک با کشیدن صفحه ای از برند خلاقیت رایان رینولدز، نقطه جدید اسنوپ یک تبلیغ ساده است. اسنوپ، به معنای واقعی کلمه، می‌گوید این یک تبلیغ برای اجاق‌های سولو است، شما باید یکی از آن‌ها را بخرید، و دلیل اینکه او این کار را انجام می‌دهد این است که او یک تأثیرگذار است.

آن را دریافت کنید؟ این بازاریابی صریح است.

این یک نقطه خنده دار است. آیا مانند آخرین موردی که محصول را مخفی کرده و روی بخش طنز تمرکز کرده است، ویروسی خواهد شد؟ تقریباً مطمئناً نه. آیا آن را در لیست نقطه برتر Ad Age قرار خواهد داد؟ که باید دید. آیا برخلاف نقطه ویروسی که در خروج مدیرعامل ذکر شد، به جابجایی محصول کمک خواهد کرد؟ این مهمترین چیز برای برندهای سولو است.

جالب اینجاست که بخشی از آن سوال آخر دیگر درست نیست. Solo Brands اکنون چیزی به این مضمون می گوید: «خب، ما در واقع در بیانیه مطبوعاتی خود اشتباه صحبت کردیم. ما شاهد افزایش فروش از تبلیغ ویروسی Snoop بودیم.” اما آنها گفتند: “شاید آنقدرها هم که می توانست عمدی نبود.”

درس انفرادی برای همه بازاریابان

از این بازاریابی Snoop-Solo Brands چه می توانید بیاموزید؟

در ژانویه، من گفتم سولو برندز مفهومی درخشان و داستانی شگفت‌انگیز و متمایز دارد که توسط یک تأثیرگذار استثنایی که در سفر مشتری به هیچ چیز مرتبط نبوده است. با این حال، همه پیوندهای موجود در کمپین، بینندگان را به ویترین فروشگاه تجارت الکترونیک خسته کننده سولو برندز می برد. اگر می خواستید اجاق گاز بخرید، خوب کار می کرد، اما برای درک اینکه چرا ممکن است بخواهید اجاق گاز بخرید، چندان خوب کار نمی کرد. من متاسفم که شرکت اسنوپ داگ را از بقیه داستان حذف کرده است تا یک تجربه مرتبط را تقویت کند.

البته آنها به حرف من گوش ندادند. فقط از اول حس خوبی بود اما اکنون به نظر می رسد که آنها این کار را انجام داده اند.

فراخوان ویدیوی جدید به بخش ویژه طراحی شده وب سایت سولو برندز می رود که خلاقیت، لحن و هر چیز دیگری را برای ایجاد انگیزه در فروش به کار می برد. آنها حتی گودال آتش سوزی نسخه اسنوپ را ایجاد کردند.

بهترین قسمت؟ اولین چیزی که ظاهر می شود یک فرم ثبت نام برای دریافت اطلاعات بیشتر از طریق ایمیل است.

همانطور که اوایل امسال گفتم. چیست؟ بهترین بعدی اقدامی که می خواهید مشتری پس از جلب توجه مشتری از طریق تبلیغات، پست رسانه های اجتماعی، ویدیو و غیره انجام دهد؟ منظور من “بعدی-بهترین” نیست، زیرا نه به خوبی، بلکه بهترین تجربه ای است که می خواهید یک فرد داشته باشد. بعدی. سپس، شما باید آن را به محتوای خود متصل کنید. بالاخره شما در تئاترتان مخاطب دارید. باید آنها را آنجا نگه دارید

سولو برندز در کمپین جدید خود به این موضوع پرداخت. با توجه به 20/20، اتصال مستقیم کمپین ویروسی نوآورانه از اسنوپ به یک اقدام «بهترین بعدی»، مانند کمپین «برای قسمت بعدی» مانند این کمپین، شگفت‌انگیز بود.

اما در مجموع، اجازه دهید صریح بگویم: به نظر می رسد سولو برندز در نهایت با بازاریابی خود آتش گرفته است.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/solo-brand-blunt-marketing/

چگونه نمرات هوش مصنوعی برای اینفلوئنسرها به ایمنی برند کمک می کند

در یک بازار شلوغ، اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان یک استراتژی موثر برای برندها برای دستیابی به مخاطبان جدید رتبه بندی می شود.

با این حال، بسیاری از بازاریابان، چه در B2B و چه در B2C، هنوز بازاریابی تأثیرگذار را با تبلیغ افراد مشهور در لیست یکی می دانند. به این فکر کنید که Salesforce متیو مک‌کانهی را برای مبارزه با هوش مصنوعی و حفظ حریم خصوصی داده‌های مشتری استخدام می‌کند. یا مدل هایلی بیبر، همسر خواننده جاستین بیبر، در یک استوری اینستاگرام خواربارفروشی Erewhon ظاهر شد تا در مورد یک اسموتی عالی صحبت کند.

اما برای هر سلبریتی بزرگ، صدها اینفلوئنسر با شرکت‌هایی در اندازه‌های مختلف کار می‌کنند. تحقیقات اخیر اینفلوئنسر مارکتینگ هاب نشان می دهد که ۲۶ درصد از شرکت های مستقر در ایالات متحده بیش از ۴۰ درصد از کل بودجه بازاریابی خود را صرف اینفلوئنسرها می کنند.

جالب اینجاست که یک گزارش تحقیقاتی دیگر نشان می‌دهد که اینفلوئنسرهای نانو – آنهایی که کمتر از 10000 فالوور دارند – بازگشت سرمایه بهتری نسبت به برخی از سلبریتی‌های A-list دارند.

آیا بهتر است با چند اینفلوئنسر بزرگ و گران قیمت همراه شوید یا با بسیاری از اینفلوئنسرهای کوچکتر و ارزان قیمت بروید؟

ما این سوال را به مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، برای نظر او رساندیم. او همچنین چین و چروک را به معضل اضافه می کند. ویدیو را بخوانید یا تماشا کنید تا ببینید او در مورد چه چیزی صحبت می کند:

چین و چروک های اینفلوئنسر مارکتینگ با هوش مصنوعی صاف می شوند

اگر اینفلوئنسر سرکش شود چه اتفاقی می افتد؟ اگر آنها لفاظی های سیاسی تند پخش کنند چه؟ یا اگر آنها در مورد رقبای شما صحبت کنند و لحظه ای سمی داشته باشند چه؟

مدیریت مجموعه ای از اینفلوئنسرها می تواند به معنای مدیریت طیف متنوعی از تفکر باشد. اما همچنین به این معنی است که شما مجموعه ای از اقدامات متنوع را دریافت می کنید، و برخی از آنها ممکن است به نفع برند شما نباشد.

این هفته، مقاله‌ای در نیویورک تایمز روند رو به رشد برندهایی را که از ابزارهای هوش مصنوعی برای اسکن محتوای تأثیرگذاران رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و میزان احتمال اشتراک‌گذاری نظرات سیاسی قوی در کانال‌هایشان را ارزیابی می‌کند، مورد بحث قرار داد.

در این فضای تفرقه‌انگیز، انواع برندها به دلیل ترس از توهین به مصرف‌کنندگانی که می‌خواهند جذب کنند، از سیاسی شدن خودداری کرده‌اند. بنابراین، یک ابزار هوش مصنوعی که می تواند پتانسیل گفتگوهای سیاسی را ارزیابی کند، می تواند بسیار مفید باشد.

این به ویژه با توجه به تأثیر رو به رشد اینفلوئنسر مارکتینگ صادق است. مقاله تایمز در مورد جلسه استماع کمیته قضایی مجلس نمایندگان آمریکا در ماه ژوئیه گزارش می دهد که در آن نماینده WPP، بزرگترین آژانس تبلیغاتی جهان، فاش کرد که تبلیغات رسانه های خبری – از نظر تاریخی، دریافت کننده اصلی درآمد تبلیغات – کمتر از 5٪ از تبلیغات کلی آن را تشکیل می دهد. خرج ،

همین هفته گذشته، ایکس و مدیر عامل جیوه‌اش، ایلان ماسک، تصمیم گرفتند از GARM، یک ادغام غیرانتفاعی از برندهای مصرف‌کننده که با هم متحد شدند تا بگویند دیگر در پلتفرم X تبلیغ نمی‌کنند، شکایت کنند. این یکی از راه‌های مقابله با این چالش اینفلوئنسر است: از پشتیبانی از پلتفرم‌هایی که محتوای برند شما در کنار چیزهایی مخالف تمرکز شرکت شما ظاهر می‌شود، دست بردارید.

با این حال، رویکرد درجه بندی هوش مصنوعی نیز جذاب است. این یک لنز جالب به معنای اینفلوئنسر بودن این روزها می دهد. اگر این فناوری بتواند احتمال اینفلوئنسرها را برای حمایت از اعتقادات سیاسی خود پیش بینی کند، می تواند تقریباً هر نوع محتوای دیگری را نیز تحلیل کند.

برای من، این یک تنش جذاب ایجاد می‌کند که در آن دنیای هوش مصنوعی، بازاریابی تأثیرگذار و ایمنی برند به دور کامل می‌رسد.

بسیاری از اینفلوئنسرهای کوچکتر یا یک تأثیرگذار بزرگ را انتخاب کنید؟

اینفلوئنسرها اغلب اینفلوئنسر هستند زیرا بین شفافیت و/یا حداقل دید فیلتر شده از زندگی خصوصی خود به طور روان به جلو و عقب می روند. آن‌ها با برندهای متعدد و انواع فعالیت‌های کاربردی‌تر در عموم زندگی می‌کنند. اما اینفلوئنسر درجه G امروزی که خانواده خود را به رخ می کشد و برای تبلیغ نام تجاری کودکان خوب است، فرد مشهوری است که برای کار آینده ایمن نیست و در نهایت به خاطر چیزی دستگیر می شود.

اینفلوئنسرها به طور فزاینده ای باید برندهای خود را به شدت تحت نظر داشته باشند. و برندها در مورد اینکه با چه کسی کار می کنند عاقلانه تر خواهند بود.

بنابراین، به سوال اولیه برگردیم: آیا شما ۱۰۰ اینفلوئنسر را مدیریت می کنید که یکی از آنها مجبور به سرکشی و انجام کار احمقانه باشد؟ یا آیا تمام تخم‌های خود را در یک سبد اینفلوئنسر قرار می‌دهید و تحقیقات پیشینه لازم و نظارت مستمر را انجام می‌دهید تا اطمینان حاصل کنید که آنها سخنگوی خوبی برای برند هستند؟

جواب خیلی واضح نیست اما با توجه به ظهور ابزارهایی که می‌توانند امتیازات و اطلاعات تاریخی درباره اینفلوئنسرها را محاسبه کنند، طولی نمی‌کشد تا بتوانید به گزارشی نگاه کنید و نه تنها رتبه‌بندی فعلی و درجه ایمنی برند یک اینفلوئنسر را ببینید، بلکه همه زمان‌هایی را که آنها رفته‌اند ببینید. خارج از جعبه

چیزی که من می دانم این است که اینفلوئنسر مارکتینگ در حال رشد است و باید بخش مهمی از برنامه بازاریابی شما باشد. از آنجایی که هوش مصنوعی در اکوسیستم محتوا نفوذ می کند، کار با چهره های قابل تشخیص انسانی و تأثیرگذار اهمیت فزاینده ای خواهد داشت.

اما درست مانند خرید رسانه‌ای و ارزیابی ایمنی برند به مهارت‌های تخصصی تبدیل شده‌اند، برنامه‌های تاثیرگذار درگیر، مدیریت و اندازه‌گیری نیز هستند. چه کسی این کار را برای برند شما انجام می دهد؟ آیا آنها چارچوب، استانداردها و رویکرد اندازه گیری لازم را برای شرکت شما دارند؟ اینها چالش های معنادار در ماه های آینده هستند.

نکات، بینش و مثال‌های بازاریابی محتوا بیشتری می‌خواهید؟ مشترک شوید به ایمیل های روز کاری یا هفتگی از CMI.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/ai-influencer-grades/

بنابراین، گوگل یک انحصار است – آیا چیزی تغییر خواهد کرد؟

خبر تکان دهنده این هفته

دادگاهی در ایالات متحده گوگل، آن شرکت کوچک کالیفرنیای شمالی را که جستجو، تبلیغات و سایر خدمات آنلاین را ارائه می‌کند، یک انحصار تشخیص داد. بله انحصار

اگر پوشش رسانه های اصلی این حکم را بخوانید، ممکن است فکر کنید که یک بیگانه فضایی غول پیکر به تازگی کشته شده است.

عناوین سرفصل های فوق العاده را فریاد می زنند، مانند اینکه چگونه شکست عظیم گوگل می تواند نحوه جستجوی شما در اینترنت را تغییر دهد و 6 روشی که حکم گوگل می تواند اینترنت را تغییر دهد.

هیولا مرده

اما آیا واقعا اینطور است؟

بسیاری از مقالات این حکم را با حکم ضد تراست علیه مایکروسافت در سال 2000 مقایسه می کنند، زمانی که مایکروسافت متهم به عدم استفاده از مرورگر وب خود – Microsoft Explorer – در سیستم عامل های رایانه ای شد. آیا مقایسه خوبی است؟

ما نمی دانستیم، بنابراین به مشاور ارشد استراتژی CMI، رابرت رز، برای دریافت نظر او مراجعه کردیم. تماشا کنید یا بخوانید:

آیا تصمیم گوگل مانند پرونده مایکروسافت در سال 2000 است؟

خوب، مقایسه بین موارد مایکروسافت و گوگل معتبر است، اما نه لزوما به دلیل واضح ترین دلیل.

گزارشگران و تحلیلگران به طور یکسان می گویند که اعلام غیرقانونی بودن تسلط گوگل در بازار جستجو ضربه مهمی به این برند بزرگ وارد می کند. آنها می گویند که این نشان دهنده یک نقطه عطف بالقوه در سرکوب نظارتی جاری در Big Tech است. آنها می گویند که این راه را برای رقبای موتورهای جستجو که برای تکه ای از پای جستجوی آنلاین بسیار سودآور تلاش کرده اند، هموار می کند.

این ناظران همچنین این مورد را با حکم سال 2000 مایکروسافت در مورد ادغام مرورگر وب خود در سیستم عامل مقایسه می کنند. و شباهت ها وجود دارد. این حکم بر تعبیه گوگل در دستگاه ها و پلتفرم ها تمرکز دارد. گوگل هر سال حدود 20 میلیارد دلار به اپل پرداخت می کند تا موتور جستجوی پیش فرض دستگاه های اپل باشد. گوگل نیز بدیهی است که پیش فرض گوشی های اندرویدی است.

با این حال، کاربران می‌توانند موتور جستجوی پیش‌فرض دستگاه‌های اپل و اندروید را به هر چیزی که ترجیح می‌دهند تغییر دهند. اکنون، من وارد جزئیات می‌شوم، همان‌طور که ممکن است مایکروسافت را مشکوک کنید و گوگل احتمالاً در درخواست‌های خود این کار را خواهد کرد.

از اینجا چه اتفاقی می افتد؟ این حدس هر کسی است. درخواست معین زمان بر است و در آن زمان انتخابات فدرال برگزار می‌شود و اخبار مرتبط دیگری نیز رخ خواهد داد.

مایکروسافت بلافاصله از تجارت کامپیوتر و سیستم عامل خود جدا نشد. یک سال پس از صدور حکم اولیه، برنده تجدید نظر شد. در نهایت، 17 ماه بعد، با دولت حل و فصل شد، که گفت: «باشه، ما به شما نیاز نداریم که کسب و کارها را از هم جدا کنید، اما به شما نیاز داریم که اجازه رقابت بیشتری را روی پلتفرم بدهید. سیستم های خود را باز کنید.” و به همین ترتیب، مایکروسافت انجام داد.

بعد از پرونده مایکروسافت چه چیزی تغییر کرد؟ به غیر از راه اندازی چند رقیب، از جمله فایرفاکس، و جایگزینی نهایی مایکروسافت اکسپلورر، چیز زیادی نیست، جز اینکه مایکروسافت در زمینه های دیگر قوی تر و قوی تر می شود.

بازاریابان باید در مسیرهای شلوغ شما بمانند

بازاریابان چه چیزی را باید از پرونده گوگل حذف کنند؟ زیاد نیست.

شما باید به اندازه کافی در بازاریابی، تبلیغات، جستجو و محتوا انجام دهید بدون اینکه نگران آنچه در گوگل می گذرد باشید. سرفصل‌هایی که در مورد تأثیرات امواج بر سایر شرکت‌ها مانند اپل، آمازون و متا صحبت می‌کنند، احتمالاً درست هستند، اما احتمالاً سال‌ها با این موج‌ها فاصله داریم.

برای مصرف کنندگان، تصمیم گوگل بیشتر خبر خوبی است. در دراز مدت، احتمالاً به معنای انتخاب های بیشتر، انتخاب های بهتر و رقابت بیشتر است. ببینید اپل اکنون چه می کند. آیا جستجوی وب خود را می سازد یا جستجوی دیگران را می خرد؟ اصلا مهمه؟

این تغییرات تکتونیکی تجاری بزرگ مانند زلزله های واقعی است. احساس و دیدن آنها آسان است – و وقتی اتفاق می افتد ترسناک هستند – اما پیش بینی آنها فوق العاده سخت است. فقط به این دلیل که امروز یک اتفاق بزرگ رخ می دهد به این معنی نیست که فردا چیزی تغییر می کند. بزرگ بعدی ممکن است هفته آینده یا 100 سال آینده بیاید.

مشترک شوید به ایمیل های CMI در روزهای کاری یا هفتگی برای دریافت عینک های رز رنگ در صندوق ورودی خود هر هفته.

مطالب مرتبط دستچین شده:

تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا

منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/google-monopoly-ruling/

In the swiftly evolving realm of marketing, artificial intelligence (ai) stands at the forefront, promising…. Featured snippets – serp feature. Munch marvel : 5 key strategies for video marketing success.