بیایید افسانه ای را که در حال حاضر در حال وقوع است، کنار بگذاریم. اگر هوش مصنوعی مولد را به طور کامل در استراتژی بازاریابی یا محتوای خود ادغام نکرده باشید، عقب نیستید.
با وجود همه غوغایی که در جریان است، تعداد بسیار کمی از شرکتها هر یک از آنها را ادغام کردهاند، خیلی کمتر متوجه شدهاند.
اخیراً، چیزی که بنجامین مان، یکی از بنیانگذاران Anthropic، در یک کنفرانس گفت، مرا تحت تأثیر قرار داد. او درباره برداشت خود از پذیرش اولیه هوش مصنوعی توسط شرکت ها صحبت می کرد:
بزرگترین شرکتهای جهان از جمله فناوری، بانکها، خردهفروشان و غیره با این فناوری پیش میروند. یکی از بانکهای بزرگی که با آن صحبت میکردیم نزد ما آمد و آنها گفتند: “ما با همه افراد شرکت صحبت کردهایم و بیش از 500 مورد استفاده مختلف داریم که میخواهیم مدلهای زبان بزرگ را در آنها اعمال کنیم.” این واقعاً باورنکردنی است – و آنها حتی نمیدانند از کجا شروع کنند.»
بیایید واضح بگوییم: مراجعه به یک ارائه دهنده فناوری با بیش از 500 موارد استفاده برای استفاده از هر فناوری، فقط بی فایده نیست. ضد تولید است. این من را به یاد روزهای بیهوده محتوای سازمانی و نرم افزار بازاریابی می اندازد، زمانی که ویژگی های درخشان و قابل نمایش فناوری، استراتژی استفاده از فناوری را هدایت می کرد. مهم نیست که شرکت شما نمی تواند محتوا یا داده کافی برای کارهایی مانند شخصی سازی که فناوری می تواند انجام دهد تولید کند. براق بود و نسخه ی نمایشی فوق العاده به نظر می رسید، بنابراین شما یک مورد استفاده ایجاد کردید و آن را خریداری کردید.
آیا به شما گفته می شود که “با کمتر بیشتر انجام دهید”؟
در طول 20 سال گذشته، بیشتر افراد در بازاریابی عبارت “با کمتر بیشتر انجام دهید” را مانند ضربات طبل شنیده اند.
جالب اینجاست که فرقی نمیکند که بودجهها بالا میروند یا کاهش مییابند. پیام همچنان این است “بیایید با کمتر بیشتر کار کنیم.” تنها نکته ظریف این است که بر کدام کلمه تأکید شود – کم و بیش. وقتی بادهای مخالف اقتصادی یا دیگر بادهای مخالف وجود دارد، چگونه تأکید را تغییر می دهید؟
به عبارت دیگر، اگر مأموریت پایین بیاید، انجام دهید چیزهای بیشتری که نیاز کمتری دارد، افزایش خروجی از منابع؟ این کار خلاقانه سازنده بودن است. یا بیشتر از آن شیر می دهید کمتر توانایی ها یا منابع؟ این کارآمدتر است.
در نهایت، این سوالی است که باید هنگام اعمال هوش مصنوعی در استراتژی بازاریابی خود بپرسید. تقریباً هر بار که با تیم های محتوا و بازاریابی یک ممیزی آماده برای آماده شدن برای هوش مصنوعی انجام دادیم، بهترین موارد استفاده اضافه ، توانایی های تیم با منابع مشابه یا بیشتر. به عبارت دیگر، این شرکت فناوریهایی را اضافه میکند که توانایی انجام کارهایی را که انجام نداده است را قادر میسازد. این کمترین موارد استفاده باارزش با انجام کارهایی که انسانها در حال حاضر انجام میدهند توسط هوش مصنوعی جایگزین استعدادهای انسانی میشود.
در اینجا یک مثال غیر مرتبط با هوش مصنوعی آورده شده است. من اخیراً برای چهار شب اقامت در هتلی با نام تجاری ثبت نام کردم. قیمت آن در 18 ماه گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته بود. هنگام ورود (و در برنامه و وبسایت آن)، به من اطلاع دادند که اتاقم در طول اقامت تمیز نمیشود مگر اینکه من آن را درخواست کنم و فقط در روزی که آن را درخواست کردم. بعلاوه، اگر به چیزهایی نیاز داشتم (مثلاً حوله، صابون) که معمولاً در طول بازدید از خانه داری دوباره پر می شوند، باید با خانه داری تماس بگیرم تا درخواست بدهم.
الان فهمیدمش. پس از همهگیری، بسیاری از هتلها با کمبود کارکنان مواجه شدند و برای ایجاد یک عملیات کارآمدتر و سازگارتر با چالش مواجه شدند. با این حال، سه سال بعد، این هتل زنجیره ای همچنان شاهد رشد درآمد دو رقمی سال به سال است.
چرا آنها هستند عمدا نهادینه ، یک تجربه تحقیرآمیز؟ آنها این مسئولیت را بر عهده من – مصرف کننده – می گذارند که نه تنها هزینه بیشتری بپردازم بلکه با دردسرهای بیشتری نسبت به من روبرو شوم. چرا آنها از این فرصت برای طراحی مجدد ارتباط (تجربه) بهتر در فرآیند ورود استفاده نمی کنند؟
«سلام آقای رز. ممنون از وفاداری شما ما سعی می کنیم برای محیط زیست و منابع طبیعی خود بهتر عمل کنیم. آیا می توانید به من بگویید در چه روزهایی از اقامت چهار روزه خود ترجیح می دهید اتاق خود را تمیز کنید؟ میتوانیم آن را یکبار، دو بار یا اصلاً تمیز کنیم.»
به هر حال، من می دانم که پاسخ سودآوری است و لزوماً با تصمیم تجاری مخالف نیستم. اما من سؤال می کنم که چگونه این ایده منتقل شده است.
استراتژی مدیریت درآمد هتل بدون تغییر است، اما ارائه آن به مشتری و استراتژی پشت بازاریابی/ارتباطات است.
تنش در مورد آنچه باید در “انجام کمتر با بیشتر” تاکید شود، ظریف است اما مهم است که مستقیماً در ذهن تیم شما وارد شود.
هوش مصنوعی می تواند شما را قادر سازد با تلاش کمتر کارهای بیشتری انجام دهید
با بازگشت به کاربرد هوش مصنوعی، می بینم که همین اتفاق برای تیم های محتوا رخ می دهد. من اخیراً با تیمی کار کردم که به فکر راهاندازی یک تجربه محتوای جدید و بزرگ بود. در حالی که آنها محتوای مورد نیاز خود را برای راه اندازی نقشه می کشیدند، یکی از رهبران ارشد گفت: “آیا نمی توانیم فقط از هوش مصنوعی بخواهیم همه آن را بنویسد و بنابراین نیاز به نویسندگان اضافی را از بین ببریم؟” ظاهراً او از تیم خواسته است تا روی کلمه “تمرکز کند.”کمتر“
در عوض، تیم پیشنهاد داد اضافه كردن قابلیتها با داشتن هوش مصنوعی به ایجاد یک استراتژی ترجمه کمک میکند تا تجربه محتوای جدید را به چندین زبان در دسترس قرار دهد. تمرکز تیم روی کلمه “بیشتر“
چی شد؟ تیم بحث خود را از دست داد. رهبری بر اینکه چگونه می توانند از هوش مصنوعی برای کارآمدی استفاده کنند و نیاز به بودجه نویسان را کاهش دهند، تحت فشار قرار گرفتند. ما خواهیم دید که پلتفرم چگونه به کار خود پایان می دهد، اما به نظر نمی رسد که این یک پروژه بسیار متمایز کننده برای آنها باشد.
اندازه گیری بیشتر یا کمتر؟
یک شاخص بزرگ از جایی که تاکید – کم و بیش – در آن قرار می گیرد این است که چگونه تیم های بازاریابی و محتوا در خط مقدم اندازه گیری می شوند.
در زمانهای پر سر و صدا و رشد محور، بازاریابان اغلب بر اساس تواناییشان در ارائه تجربیات متمایز، جذب سرنخهای بیشتر، ایجاد مشتریان با تعامل بیشتر و الهام بخشیدن به آگاهی بیشتر از برند سنجیده میشوند. معیارها بر رفتار مدیر تأثیر میگذارند و از خلاقیت، نوآوری و محتوا برای ایجاد تجربیات قابل توجه حمایت میکنند. شما بیشتر با کمتر انجام می دهید.
در زمانهای کمتر یا پر استرس، شرکتها اغلب اندازهگیریها را برای بازاریابی و محتوا تغییر میدهند. آونگ به سمت کارایی حرکت می کند. معیارهای سنجش بر این است که چقدر ارزان میتوانید به فعالیت یا وظایف بیشتری دست پیدا کنید یا همان عملکرد دفعه قبل را با منابع کمتر انجام دهید. شما بیشتر با کمتر.
اگر تیمهای بازاریابی صرفاً بر اساس کارایی سنجیده میشوند، فقط زمان زیادی است که محتوا در کسبوکار شکست بخورد، و یک مدیر ارشد میپرسد: «چرا محتوای ما اینقدر مشتقشده و خستهکننده است؟» به دنبال این پاسخ: «بله. حتما هست ما همچنان به تلاش برای انجام کارهای بیشتر با کمتر ادامه می دهیم.»
در زمانهای ناب، شما اغلب منابع «کمتر» را در اولویت قرار میدهید اما همچنان محتوای بیشتری تولید میکنید. شما بر رفتار متخصصان بازاریابی و محتوا تأثیر میگذارید تا محتوای خلاقانه و خلاقانهتر، ارزانتر و کمتری ایجاد کنید.
به این موضوع فکر کنید: شما یک استودیوی فیلم هستید با بودجه 100 میلیون دلاری. در زمانهای رشد، میشنوید «انجام کن بیشتر با کمتر، بنابراین شما بر کیفیت، خلاقیت و نوآوری تمرکز می کنید. شما 100 میلیون دلار صرف استعداد و بازاریابی 10 فیلم می کنید.
در زمانهای لاغر، میشنوید «با این کار بیشتر انجام بده کمتر,” بنابراین شما روی به دست آوردن ارزان ترین استعدادها تمرکز می کنید، با کمترین قیمت فیلمبرداری می کنید و ارزان ترین استراتژی های تبلیغاتی را اتخاذ می کنید. شما 100 میلیون دلار برای استعدادیابی و بازاریابی 20 فیلم خرج می کنید.
دومی به ندرت نتیجه کسب و کار بلند مدت بهتری را ارائه می دهد.
نویسنده و استراتژیست معروف کسب و کار، الی گلدرات، زمانی گفت: «به من بگو چگونه مرا اندازه گیری می کنی، و سپس به شما خواهم گفت که چگونه رفتار خواهم کرد. اگر مرا غیرمنطقی میسنجید، از رفتار غیرمنطقی شکایت نکنید.»
همانطور که شما و تیمتان وارد زمانهایی میشوید که ممکن است با تکامل هوش مصنوعی مولد و کاربرد واقعی آن در فرآیندتان چالشبرانگیز باشد، ممکن است مدیران، همکاران یا حتی خودتان را وسوسه کنید که از اندازهگیری تواناییتان برای ایجاد ارزش بیشتر با انجام کارهای بیشتر عبور کنید. با کمترین هزینه ممکن این انتقال گاهی اوقات با یک مقدمه همراه می شود، «نگران نباش، این فقط گذرا است. ما به زودی به رشد باز خواهیم گشت.»
اگر نمیخواهید رفتار غیرمنطقی داشته باشید و تجربیات محتوای بد را نهادینه کنید، عاقلانه است که آگاه باشید و در واقعیت منابع کمتری برای انجام آن کارها، تلاشهای خود را برای نوآوری بیشتر و خلاقیت بیشتر مضاعف کنید.
ممکن است به جایی برسید که یاد بگیرید کار بیشتر با کمتر انجام دادن نیست، بلکه کمتر بیشتر است.
این داستان شماست خوب بگو
مطالب مرتبط دستچین شده:
تصویر روی جلد توسط جوزف کالینوفسکی/موسسه بازاریابی محتوا
منبع: https://contentmarketinginstitute.com/articles/more-with-less-content-marketing