- چند وقت یکبار باید وبلاگ داشته باشید؟
- هر چند وقت یکبار باید یک وبلاگ برای یک شرکت در مقابل یک فرد ارسال کنید؟
- 1. اهداف
- 2. سطح تخصص
- 3. بازده مورد انتظار سرمایه
- 3 پارامتری که برای تنظیم فرکانس انتشار سالم در نظر گرفته ام
- 1. محتوای جدید در مقابل محتوای قدیمی
- 2. مرجع رقیب
- 3. بودجه و پهنای باند
- هر چند وقت یکبار باید وبلاگ خود را به روز کنید؟
- خود را به یک فرکانس سفت و سخت وبلاگ نویسی محدود نکنید
در روزهای اولیه به عنوان مدیر بازاریابی محتوا، یک سوال سخت از من پرسیده شد: چند وقت یکبار باید وبلاگ نویسی کنید تا نتایج را ببینید؟
![یک بازاریاب تعیین می کند که برند او چند بار باید وبلاگ نویسی کند](https://blog.hubspot.com/hs-fs/hubfs/how%20often%20should%20you%20blog%20%28external%20research%29_featured.png?width=595&height=400&name=how%20often%20should%20you%20blog%20%28external%20research%29_featured.png)
من به عنوان یک مدیر تازه کار، احساس وظیفه کردم که پاسخی دقیق و آگاهانه ارائه دهم.
اما من در آن زمان یکی را نداشتم.
به سرعت به امروز، من به شرکت ها کمک کرده ام تا موتورهای بازاریابی محتوای قدرتمندی بسازند. با آموختن از متخصصان و از اشتباهات خود، در نهایت به این سوال پاسخی دقیق دارم.
این مقاله را بخوانید تا توصیه های من را در مورد اینکه چند وقت یکبار باید یک وبلاگ ارسال کنید، باز کنید.
فهرست مطالب
چند وقت یکبار باید وبلاگ داشته باشید؟
پس از سال ها ساخت موتورهای بازاریابی محتوای قدرتمند برای چندین شرکت، متوجه شدم که پاسخ واقعی به این سوال – چند وقت یکبار باید وبلاگ نویسی کنید – است بستگی دارد.
اعتراف می کنم که این مفیدترین توصیه برای کسانی نیست که انتظار داشتند یک استراتژی plug-and-play یا تعداد ثابتی مقاله برای انتشار در یک ماه، سه ماهه یا سال پیدا کنند.
اما، حقیقت این است که بهدست آوردن رتبهبندیهای برتر جستجو به آسانی انتشار (x) مقاله در ماه و نامیدن آن در روز نیست، زیرا جستجو اولویت اصلی شماست.
وقتی در مورد جستجو صحبت می کنیم، بخش های متحرک زیادی برای یک استراتژی سئو موفق وجود دارد.
و در رویکرد تنظیم و فراموش ، کار نمی کند. قوانین بازی سئو به طور مداوم با هر به روز رسانی الگوریتم در حال تغییر هستند و استراتژی شما باید با آن تغییر کند.
در واقع، در اینجا یک عکس فوری از بهروزرسانیهای 2023 گوگل که نشان میدهد چند بار گوگل الگوریتم خود را در سال 2023 بهروزرسانی کرده است:
منبع تصویر
اگر می خواهید از وبلاگ خود به عنوان ابزاری برای ارتقاء عملکرد سئوی خود استفاده کنید، در اینجا مواردی را باید در نظر بگیرید تا تعداد انتشار خود را تعیین کنید:
- بلوغ وبلاگ: یک وب سایت یا وبلاگ جدید برای قرار گرفتن در رادار گوگل و ایجاد اعتبار موضوعی به محتوای بسیار بیشتری نیاز دارد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه گوگل آن را معتبر و معتبر میداند، یک سایت وبلاگ بالغتر از قبل شروع به رتبهبندی برای موضوعات و کلمات کلیدی مرتبط میکند. به هر حال، شما نمی توانید محتوای ناخواسته را در وب سایت خود قرار دهید و انتظار داشته باشید که پست های وبلاگ شما رتبه بالایی در گوگل داشته باشند. همانطور که گفته شد، اگر وبلاگ شما حداقل یک سال از عمر آن نمی گذرد، باید 6 تا 8 پست در ماه پیرامون چند دسته موضوعی مهم و امیدوارکننده که با برند شما همسو هستند منتشر کنید.
- عمق محتوا: پیچیدگی محتوای شما عامل بزرگ دیگری است که باید برای نهایی ، تعداد دفعات انتشار خود در نظر بگیرید. اگر در حال نوشتن برای یک طاقچه پیچیده با تحقیقات فشرده تر هستید، بهتر است کیفیت را بر کمیت اولویت دهید. شما باید 2 تا 4 پست در ماه را هدف قرار دهید که بر روی خوشه های موضوعی بسیار مرتبط و یک برنامه توزیع قوی متمرکز باشد. اگر می توانید راهی برای مقیاس بندی پیدا کنید بدون اینکه کیفیت را به خطر بیندازید، آفرین به شما!
- منابع در دسترس: تعیین اهداف بلند بدون پهنای باند برای اجرای استراتژی شما می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. ابتدا باید تمام منابع موجود را برای راه اندازی وبلاگ خود، مانند نویسندگان، ویراستاران، طراحان گرافیک، ناشران، استراتژیست های سئو و غیره بررسی کنید. سپس، در مورد تعداد واقعی وبلاگ هایی که می توانید به طور منظم پست کنید، تصمیم بگیرید.
با بازگشت به آنچه قبلاً ذکر کردم، تعداد واقعی مقالاتی که هر هفته/ماه برای افزایش سئو باید منتشر شوند، در هر مورد متفاوت است.
به طور کلی می توانید بر اساس سه معیار زیر در مورد یک عدد خوب تصمیم بگیرید.
هر چند وقت یکبار باید یک وبلاگ برای یک شرکت در مقابل یک فرد ارسال کنید؟
با این حال، راه اندازی یک وبلاگ شرکتی به طور قابل توجهی با وبلاگ نویسی به عنوان یک فرد متفاوت است.
اولی معمولاً شامل یک برنامه انتشار انعطافپذیرتر و به اشتراک گذاشتن بینشهای شخصی است. در واقع، تحقیقات نشان می دهد که از هر 10 وبلاگ نویس، هر یک هیچ آهنگ منظمی ندارند.
از سوی دیگر، کسب و کارها از وبلاگ ها برای هدایت ترافیک هدفمند به وب سایت خود و کسب سرنخ های بالقوه استفاده می کنند. یک وبلاگ شرکتی از نظر طراحی دقیق تر است و اغلب از یک تقویم انتشار ثابت بر اساس استراتژی محتوای دقیق پیروی می کند.
چه یک وبلاگ شخصی داشته باشید یا یک وبلاگ شرکتی داشته باشید، اگر هدف شما به دست آوردن ترافیک جستجو است، تعداد انتشار شما به سه عاملی که در بالا مورد بحث قرار گرفتیم بستگی دارد.
اما پاسخ به “چند وقت یکبار باید وبلاگ نویسی کنید” برای شرکت ها و افراد بسته به این سه پارامتر متفاوت خواهد بود.
1. اهداف
به عنوان یک شرکت، از خود بپرسید: اهداف بازاریابی محتوای ما چیست؟ آیا میخواهیم آگاهی از برند ایجاد کنیم، سرنخ ایجاد کنیم یا تعامل مشتری را افزایش دهیم؟ یا همه اینها را انجام دهم؟
تعداد دفعات وبلاگ نویسی (و موضوعات) شما به اهداف شما بستگی دارد.
برای مثال، اگر میخواهید سرنخ ایجاد کنید و ثبتنام را از طریق محتوا انجام دهید، ابتدا باید هر ماه چند مقاله با کیفیت بالا (BoFU) منتشر کنید.
با این حال، برای این کار، شما همچنین باید یک برنامه توزیع قوی داشته باشید. در غیر این صورت، مخاطبان شما هرگز این مقالات را پیدا نمی کنند.
اگر یک وبلاگ نویس فردی هستید، همین امر در مورد شما صدق می کند.
از خودت بپرس: اهداف من چیست؟ آیا من دارم؟ آیا من این کار را به عنوان یک سرگرمی انجام می دهم؟ یا اینکه تجربیاتم را مستند کنم؟ یا آیا من اهداف درآمدی دارم؟
اگر این کار را به عنوان یک سرگرمی جانبی انجام می دهید و واقعاً هیچ انتظار درآمدی ندارید، وبلاگ نویسی معمولی با تأکید کمتر بر بهینه سازی و فرکانس ممکن است کافی باشد.
با این حال، اگر هدفی مبتنی بر درآمد دارید، باید همان رویکرد یک تجارت را دنبال کنید.
2. سطح تخصص
بهروزرسانی محتوای مفید Google و دستورالعملهای EEAT بر تغییر موتور جستجو به سمت محتوای باکیفیت، ظریف و مبتنی بر تجربه تأکید دارد.
شرکت ها و وبلاگ نویسان نمی توانند این عامل را هنگام تصمیم گیری در مورد تعداد وبلاگ هایی که هر ماه منتشر می کنند نادیده بگیرند.
به زبان ساده، این تعداد در نهایت به تخصص شما خلاصه می شود. به عنوان مثال، این سوال را در نظر بگیرید: آیا تخصص کافی برای انتشار محتوای پر ارزش پنج بار در ماه دارید؟
اگر پاسخ شما این است آره، سپس می توانید این آهنگ را آزمایش کنید. اگر پاسخ شما این است نه، بهتر است تعداد پست های کمتری منتشر کنید، اما آنها را به بهترین کار خود تبدیل کنید.
این معیار ساده، رسم عمومیتر انتشار هر هفته را از بین میبرد.
بنجی هیام، یکی از بنیانگذاران آژانس بازاریابی محتوایی Grow and Convert، نشان می دهد که چرا این درست نیست. او هر 1 تا 2 ماه یکبار نتایجی را که از برنامه انتشار خود به دست میآید، اثبات قاطع نشان میدهد.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که بنجی یک رهبر محتوا در فضای SaaS است و پادکستها، وبینارها و مقالات مختلفی به نام خود دارد.
بنابراین، نتایج استراتژی 1 پست در ماه او نیز می تواند از طریق رهبری فکری و اعتبار او در بازار باشد.
3. بازده مورد انتظار سرمایه
از آنجایی که اکثر شرکت ها از استراتژی محتوای رسمی تری پیروی می کنند، اغلب نتایج قابل اندازه گیری مانند افزایش درصد در ترافیک، نرخ تبدیل، ثبت نام، ترافیک ارجاع و غیره را دنبال می کنند.
میتوانید از این معیارها برای تعیین فراوانی انتشار خود و اجرای چند آزمایش استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر چند وبلاگ نرخ تبدیل بالایی را گزارش می دهند، می توانید به سرعت وبلاگ های بیشتری پیرامون موضوعات مشابه منتشر کنید تا از این تقاضای رو به رشد استفاده کنید.
از طرف دیگر، وبلاگ نویسان منفرد معمولاً ROI مشخصی ندارند.
آنها می توانند وبلاگ های جدیدی را برای خودشکوفایی یا جذب مخاطب منتشر کنند. در این مورد، سرعت انتشار کاملاً به ترجیحات شخصی بستگی دارد.
3 پارامتری که برای تنظیم فرکانس انتشار سالم در نظر گرفته ام
من به عنوان یک مدیر محتوا، سه فاکتور را برای تعیین فرکانس انتشار مناسب برای هر برند در نظر میگیرم. این عوامل بخشی از فرآیند ممیزی محتوای من هنگام کار با مشتری جدید هستند.
اجازه دهید هر عامل را با جزئیات توضیح دهم.
1. محتوای جدید در مقابل محتوای قدیمی
نسبت محتوای جدید و قدیمی به من نشان می دهد که ابتدا باید چه کاری انجام دهم: انتشار مقالات بیشتر یا به روز ، قطعات موجود. من یک ممیزی کامل انجام می دهم تا ببینم چه نوع محتوایی در حال حاضر وجود دارد و چگونه کار می کند.
تا به حال، اگر شرکت سرعت انتشار پایینی داشت، تمرکز من بر انتشار مقالات بیشتر در مورد موضوعات مرتبط بود.
با این حال، اگر شرکت قبلاً محتوای قدیمی زیادی دارد، از خودم میپرسم: آیا باید این قطعات را تازه کنیم؟
اگر اخیراً مقالاتی با افت قابل توجهی در رتبهبندی یا ترافیک وجود داشته باشد، من بر روی بهینهسازی این قطعات تمرکز میکنم تا با هدف جستجوی فعلی مطابقت داشته باشند.
تمرکز کمتر بر روی ایجاد محتوای جدید خالص و بیشتر بر روی تغییر چهره به قطعات قدیمی برای به دست آوردن مجدد آن رتبه بندی است.
همچنین محتوای قدیمی را که مرتبط نیستند و نمیتوانند به من در رسیدن به اهداف بلندمدت کمک کنند، لغو یا حذف میکنم.
2. مرجع رقیب
یکی دیگر از عواملی که من هنگام تصمیمگیری برای ارسال یک وبلاگ در نظر میگیرم، قدرت و بلوغ محتوای مارکهای رقیب است.
اگر تنها تعداد کمی از رقبا دارای اختیارات بالاتر و صدها مقاله منتشر شده باشند، من به تدریج برای ایجاد یک آهنگ انتشار ثابت حرکت می کنم.
با این حال، اگر چند نفر از رقبای من دارای کتابخانه های محتوای عظیم و عملکرد سئو قوی هستند، من قصد دارم به دفعات بیشتر منتشر کنم تا به سطح این برندها برسم.
3. بودجه و پهنای باند
در نهایت، من هرگز نمی توانم بودجه و پهنای باند یک شرکت را برای انتشار وبلاگ های جدید نادیده بگیرم.
اگر یک تیم کوچک بدون پشتیبانی خارجی/فریلنسر باشد، انتشار وبلاگ برای موفقیت در سئو یک نبرد دشوار خواهد بود. بنابراین، من تمرکز خود را به ایجاد محتوای روشنتر و با پشتوانه متخصصان برای ایجاد رهبری فکری تغییر میدهم.
اما اگر بودجه مناسب و منابع کافی در نظر گرفته شود، هر ماه به دنبال طیف وسیعی از 5-10 مقاله میروم که خریداران را در وسط و پایین قیف بازاریابی هدف قرار میدهم.
هر چند وقت یکبار باید وبلاگ خود را به روز کنید؟
الگو مشخص است.
میتوانید محتوای جدید را با سرعت بالا منتشر کنید یا محتوای جدید را با بهروزرسانی مقالات موجود کمتر منتشر کنید.
به یاد داشته باشید که حتی مقالاتی با بهترین عملکرد که برای ماهها در صدر نتایج جستجو قرار میگیرند، میتوانند در رتبهبندی افت کرده و تأثیر خود را از دست بدهند.
نتیجه؟ بدون دید، بدون ترافیک.
فرصتی پنهان در این مقالات قدیمی و پوسیده وجود دارد.
میتوانید محتوا را تازهسازی کنید و آن را با نقاط درد/آرزوهای مخاطبتان تنظیم کنید تا نتایج بهتری کسب کنید.
از تجربه من، این اصلاح میتواند ظاهری کاملاً جدید با تقریباً هیچ ردپایی از محتوای قدیمی باشد، یا میتواند ترکیبی از محتوای جدید و قدیمی باشد که از موضوع پشتیبانی میکند.
اخیراً به تیم بازاریابی محتوا کمک می کنم Scribe، یک ابزار مستندسازی مبتنی بر هوش مصنوعی، مقالات قدیمی خود را برای بهبود رتبه بندی موتورهای جستجو و افزایش نرخ تبدیل – و همچنین نوشتن محتوای جدید، به روز می کند.
این رویکرد متعادل نتایج عالی را به همراه داشته است – ترافیک بیشتر از پست های به روز شده و املاک بیشتر در جستجوی ارگانیک با مقالات جدید.
Lauren Funaro، رئیس محتوا در Scribe، به اندازه کافی لطف داشت تا نتایج پروژه های تازه سازی ماه اوت ما را به اشتراک بگذارد:
علاوه بر این اصلاح، میتوانید مقالاتی را که تقریباً به اهداف شما دست مییابند، بهینه کنید.
به عنوان مثال، رتبه بندی مقاله در # 11 فرصتی برای رسیدن به صفحه اول است. می توانید این محتوا را به روز کنید تا آن را رقابتی تر و پر ارزش تر از نتایج دیگر کنید.
اساسا، من معتقدم که پاسخ به “چند وقت یکبار باید وبلاگ خود را به روز کنید” به عملکرد محتوای شما بستگی دارد.
اگر مقالات با رتبه بالا عملکرد ضعیفی دارند یا هر محتوایی برای رتبه بالاتر نیاز به فشار کمی دارد، می توانید وبلاگ را برای نتایج بهتر به روز کنید.
این یک فرآیند مستمر ارزیابی عملکرد و یافتن فرصتها به جای یک عدد/محدوده ثابت است.
خود را به یک فرکانس سفت و سخت وبلاگ نویسی محدود نکنید
نکته اصلی این است که هیچ فرمول یکسانی برای موفقیت با وبلاگ وجود ندارد.
چه در یک شرکت باشید و چه شخصاً وبلاگ نویسی کنید، تعداد پست هایی که باید هر ماه منتشر کنید به عوامل مختلفی بستگی دارد—ما در این مقاله به مهم ترین آنها پرداختیم.
به یاد داشته باشید که این عوامل را در راستای اهداف تجاری خود در نظر بگیرید و آگاهانه تصمیم بگیرید. علاوه بر این، کلید تنظیم یک آهنگ انتشار خوب، آزمایش مداوم عملکرد وبلاگ شما است.
بنابراین، برای ممیزی، استراتژی و انتشار بهترین محتوای خود آماده شوید.
منبع: https://blog.hubspot.com/marketing/blogging-frequency-benchmarks