ما سرمان شلوغ است، گیج هستیم و همیشه به دنبال یک میانبر هستیم.
اگر شرکتی استخدام کند، شخصی که در گوگل یا اپل یا دیزنی کار میکرده، بیشتر از این شک و تردید بهره میبرد. حتی اگر تنها کاری که می کردند این بود که برای کسی قهوه آوردند.
اما، اگر آن شخص یکی از صدها نفری بود که دیروز به دلیل تعطیلی پروژه خودروی اپل از کار بیکار شدند، نه چندان.
اگر توسط کسی که در برد یا ترانوس یا جنرال مجیک کار میکرده به میدان برود، آنها وارد چه دستهای میشوند؟
در مورد کسی که دستیار بازیگری بود که به تازگی نامزد جایزه اسکار شده بود در مقابل کسی که برای یک بازیگر کار کرده بود؟
تعمیم این موضوع برای افرادی که با یک تیم فوتبال موفق به مدرسه می روند، یا بخشی از گروهی هستند که به طور سنتی به دلیل تصادف هنگام تولد از آنها مزیت داده می شود، سخت نیست.
اینها پروکسی های دروغین هستند. اما این یک غریزه طبیعی است که ما باید برای غلبه بر آن عمدا تلاش کنیم.
شانس مسری نیست
منبع: https://seths.blog/2024/02/by-association/