تغییر مهم تغییر سیستم است





تغییر مهم تغییر سیستم است | وبلاگ ست











work hard to avoid stopping at the cookie jar when you walk into the kitchen. Get rid of the cookie jar. Systems are long-lasting, …”/>










اراده بیش از حد ارزیابی می شود.

اگر می‌خواهید سالم‌تر غذا بخورید، سخت کار نکنید تا وقتی وارد آشپزخانه می‌شوید در ظرف کوکی نمانید. از شر شیشه کوکی خلاص شوید.

سیستم ها بادوام، گسترده و انعطاف پذیر هستند. ما می‌توانیم با تلاش آنها را پس بزنیم، اما با گذشت زمان، سیستم معمولاً جلو می‌آید.

هنگامی که یک سیستم را می بینیم، می توانیم آن را تغییر دهیم.

تثبیت معیارها و پاداش‌های آموزش عمومی مفیدتر از تجلیل از معلمی است که توانسته است از الگوی موجود پیشی بگیرد. و ممنوع ، دمنده های برگ گاز بسیار منطقی تر از شرمساری یک منظره ساز به دلیل استفاده از آنها است.


منبع: https://seths.blog/2024/07/important-change-is-systems-change/

یک کاسه برنج | وبلاگ ست

گران است. صدها نفر برای تهیه آن کاسه برنج ساده برای شما نقش داشتند. این شامل گالن های بی شمار آب، ساعت ها کار و گالن سوخت بود. زنجیره تامین پیچیده ای که تضمین می کرد آنچه را که نیاز داشتید، در شرایط عالی، درست در زمانی که برای آن آماده بودید، دریافت کنید.

و ارزان است. مدت زمانی که یک فرد معمولی برای کسب درآمد کافی برای خرید یک کاسه برنج به کار نیاز دارد، کمتر از همیشه در تاریخ است.

وسوسه انگیز است که برنج را کمی ارزانتر کنید، فقط کمی راحت تر. حتی کمتر توجه کنیم تا بتوانیم به هر کاری که انجام می‌دادیم برگردیم.

اما درک این نکته مفید است که می‌توانیم برنج را بسیار بهتر و کمی راحت‌تر درست کنیم.

من می توانم با استفاده از برنج قهوه ای ناگانو شیری ملکه ژاپن یک کاسه برنج درست کنم. می توانم آن را در پلوپز تحت فشار فاخته تهیه کنم. و می توانم آن را در ظرف سرامیکی دست ساز سرو کنم. در مجموع، شاید این کاسه برنج برای من بیست سنت بیشتر هزینه داشته باشد و چند دقیقه بیشتر طول بکشد. و وقتی این کاسه برنج را می‌خورم، می‌توانم یک دقیقه مکث کنم و به همه منابع و تمام زحمتی که برای آوردن آن به من کشیده شده فکر کنم.

بهتر امکان پذیر است.

منبع: https://seths.blog/2024/07/a-bowl-of-rice/

دو خطای دوچرخه | وبلاگ ست

فعالیت‌های حرکتی مانند سخنرانی در جمع، ورزش روی تخته و رهبری همگی یک ویژگی مشترک با دوچرخه‌سواری دارند: وقتی در آن مهارت داشته باشید آسان‌تر می‌شود.

اولین اشتباهی که ما اغلب مرتکب می شویم این است که معتقدیم کسی (حتی ما) هرگز در دوچرخه سواری خوب نخواهیم بود، زیرا دوچرخه سواری بسیار دشوار است. وقتی در آن خوب نیستیم، برای همه آشکار است.

خطای دوم این است که به این نتیجه می رسیم که افرادی که در آن مهارت دارند با استعداد هستند و با توانایی انجام آن متولد می شوند. آنها نیستند، آنها به سادگی مهارتی را به دست آورده اند که به حرکت تبدیل می شود.

بین «این شخص یک سخنران عمومی وحشتناک است» و «این شخص هرگز در سخنرانی عمومی خوب نخواهد بود» تفاوت وجود دارد.

و بین “آنها یک رهبر بزرگ هستند” و “آنها برای رهبری به دنیا آمده اند” تفاوت وجود دارد.

نکته ای که در مورد فعالیت های حرکتی وجود دارد این است که ما فقط دو بار به آنها توجه می کنیم: زمانی که مردم نسبت به آنها وحشتناک هستند و زمانی که آنها در آن مهارت دارند. این شامل شخصی است که در آینه می بینید.

منبع: https://seths.blog/2024/07/the-two-bicycle-errors/

انجام آن مرحله به مرحله

من شگفت زده شدم که متوجه شدم برای بسیاری از سؤالات هوش مصنوعی، اگر اضافه کنید، “لطفاً این را گام به گام بفهمید”، هوش مصنوعی به طور چشمگیری پاسخ دقیق و مفیدتری ارائه می دهد. این کار روی سؤالات ساده ای مانند «حرف r در کلمه «توت فرنگی» چند بار ظاهر می شود» تا مسائل بسیار پیچیده تر کار می کند.

شاید تعجب نکنید اگر فکر کنید که این برای مردم حتی بهتر عمل می کند.

وقتی یک سوال ساده می پرسیم، اغلب در ازای آن یک نظر یا یک پاسخ حفظی می گیریم. “گاز فریون” نحوه عملکرد یخچال نیست، بلکه صرفاً یک الگوی رفتاری دو کلمه ای است که ما را از طریق این سوال راهنمایی می کند تا بتوانیم ادامه دهیم. وقتی از مغز انسان می خواهیم مراحل را توضیح دهد، فرآیند کاملاً متفاوتی شروع می شود.

پرس و جو متفکرانه، آموزش و طراحی تجربه کاربر ما را به فعال ، این نوع تفکر سوق می دهد. بله، یک مشکل اغلب نیاز به یک پاسخ سریع دارد. انجام تکالیف روت با تجزیه و تحلیل گام به گام کارآمد نیست.

با این حال، وقتی مهم است، ما اغلب با فکر ، قدم به قدم سود می بریم.

منبع: https://seths.blog/2024/07/doing-it-step-by-step/

الگوها و هرج و مرج | وبلاگ ست





الگوها و هرج و مرج | وبلاگ ست






















یافتن الگویی که رویدادهایی را که به نظر هرج و مرج می‌آیند توضیح می‌دهد یک پیشرفت است. این به ما درک و اهرمی را ارائه می دهد که می توانیم از آن برای تأثیرگذاری استفاده کنیم.

با این حال، گاهی اوقات پیشرفت در درک این نکته نهفته است که هیچ الگوی وجود ندارد، فقط نویز غیرقابل پیش بینی وجود دارد.

برای یافتن الگوها به تلاش نیاز داریم. ما برای پذیرش هرج و مرج نیاز به فروتنی داریم.


منبع: https://seths.blog/2024/07/patterns-and-chaos/

گرسنه (در مقابل سیر نشدن) | وبلاگ ست





گرسنه (در مقابل سیر نشدن) | وبلاگ ست






















اگر مصرف نقطه اصلی باشد (موتور اقتصاد، تمرکز بازاریابی ما، محرک وضعیت ما) پس به راحتی می توان در مورد تفاوت بین چیزی که تقریباً خالی است (و باید دوباره پر شود تا اطمینان حاصل شود که ادامه می دهیم) گیج می شود. چیزی که کاملاً پر نیست (به این معنی که جا برای چیزهای بیشتری وجود دارد.)

پر نگه داشتن چیزی می تواند انرژی زا باشد، اما لازم نیست.


منبع: https://seths.blog/2024/07/hungry-vs-not-full/

واقعیت جدید رسانه های قدیمی

تلویزیون کابلی یک طوفان کامل بود. تعداد کانال‌هایی که برای پر ، زمان پخش به فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی قدیمی نیاز داشتند، تقریباً دقیقاً با تعداد نمایش‌های ارزشمند موجود مطابقت داشت.

این بدان معناست که یک زندگی شگفت‌انگیز، جادوگر شهر اوز، سینفلد و MASH می‌توانند سنگ بنای فرهنگ برای دهه‌ها باشند، نه فقط چند هفته یا چند ماه.

یک طرفدار منطقی می تواند انتظار داشته باشد که همه آنها را ببیند.

دو چیز برای کتاب، موسیقی و رسانه های تصویری تغییر کرده است:

  1. فضای قفسه و برنامه پخش ناپدید شد. برای همه چیز جا دارد، همیشه.
  2. هزینه ایجاد و انتشار اثر در هر یک از این رسانه ها به صفر رسیده است. وقتی کسی بتواند یک ویدیو یا یک آهنگ بسازد، هر کسی این کار را خواهد کرد.

دم بلند مدام بلندتر می شود. این خوب است، با این تفاوت که انتظار ما را از این که فرهنگ یک مرکز داشته باشد، اینکه افرادی که با آنها هستید، دیده باشند و آنچه را که شما دیده اید و خوانده اید، دیده و خوانده اند، تضعیف می کند.

و اقتصاد را نیز تغییر می دهد. دارایی ها ارزش قبلی را ندارند و تمرکز توجه نامنظم و غیرقابل پیش بینی است.

بهتر است دست نیافتنی است، بیشتر کمبود ندارد و حتی بیشتر از قبل یک بازی حدس زدن است.

منبع: https://seths.blog/2024/07/the-new-reality-of-old-media/

عقب نشینی! | وبلاگ ست





عقب نشینی! | وبلاگ ست











experience would indicate that we’re often more likely to succeed with…”/>










ما موفق شده ایم ذهنیت “CHARGE!”

حتی زمانی که قضاوت و تجربه بهتر نشان می دهد که ما اغلب با ارزیابی مجدد استراتژیک موقعیت موفق تر هستیم.

تصمیم گیری جدید بر اساس اطلاعات جدید ضعف نیست. در واقع برعکس است.

نیازی به ناله ، نیست عقب نشینی با اشتیاق، نشانه ی خرد و تفکر درازمدت است.


منبع: https://seths.blog/2024/07/retreat/

گلیب | وبلاگ ست





گلیب | وبلاگ ست






















یکی از شکایات معتبر در مورد برخی از سیستم‌های هوش مصنوعی این است که آنها با اطمینان و بدون منبع، چیزهایی را درست می‌کنند و در صورت به چالش کشیدن بحث می‌کنند.

جای تعجب نیست که این صدا بسیار شبیه مردم است.

ما اغلب به چیزی می رسیم که مایل به تحمل آن هستیم.

کار خود را نشان دهید و رسید بخواهید.


منبع: https://seths.blog/2024/07/glib/

تمرین برندسازی | وبلاگ ست

سازمان دوست من در حال همکاری با یک استودیوی برندسازی است تا به این فکر کند که آنها در مقابل افرادی که به خوبی آنها را نمی شناسند چگونه ظاهر می شوند.

گاهی اوقات به این “برندینگ مجدد” گفته می شود.

چیزی که تقریباً همیشه در عمل انجام می‌شود، در واقع بهتر است به عنوان نشان‌واره‌سازی مجدد شناخته شود.

برند یک لوگو نیست. برند یک قول، داستان و کوتاه نویسی است. یک برند به ما می گوید دفعه بعد که با شما تعامل می کنیم چه انتظاری داشته باشیم.

نام فرد نام تجاری نیست. فرد نام شماست نه قول شما. اگر فردی غیرقابل اعتماد و خودخواه هستید، یعنی نام تجاری شما

با این شروع کنید: لازم نیست نام شما بیان کند که چه کار می کنید. استارباکس، نایک، وسترن یونیون، مایا آنجلو، مردگان سپاسگزار… اینها نام های خوبی هستند، اما توصیفی نیستند. آنها معنای ثانویه ای به دست آوردند – نام تجاری مخفف چیزی است، زیرا کار نشان دهنده چیزی است، و بنابراین نام با آن مرتبط است.

اگر برند شما هر کاری را که انتظار دارید انجام نمی دهد، ممکن است به این دلیل باشد که سازمان شما کاری را که برند می تواند یا باید یا ممکن است قول دهد انجام نمی دهد.

موضوع شفافیت: مشخص بودن، ثابت بودن و واضح بودن در کاری که انجام می دهید و آنچه را که برای آن ایستاده اید، کاری چالش برانگیز است، اما ارزشش را دارد. این امر مستلزم سازش کمتر و تمایل به دور شدن از تمام لبه‌های نرمی است که ممکن است کمیته روی آن پافشاری کند.

ما می دانیم که سیگنال خفاش به چه معناست. ما می دانیم چه کسی قرار است ظاهر شود، چه بپوشد و بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.

درک در مقابل عمل: آیا می توان در نام خود و اظهارات عمومی واضح تر صحبت کرد تا واقعاً مشخص شود که چه می کنید تا افراد بیشتری متوجه شوند؟ البته. ما می‌توانیم Louis Vuitton را به «کیف‌های واقعاً گران‌قیمت برای افراد ناامن اجتماعی» تغییر دهیم، اما مطمئن نیستم که فروش را افزایش دهد.

با توجه به اینکه پروژه شما برای همه نیست، هدف این نیست که همه آن را درک کنند. هدف این است که افرادی که ممکن است اقدامی انجام دهند به اندازه کافی آن را درک کنند که اقدام کنند. هر برند بزرگی که من می شناسم، به عنوان خط بعدی ناگفته در خلاصه خود آمده است: “این ممکن است برای شما نباشد.”

به دوستانم چه بگویم؟ صحبت ، در مورد کارهای میهالی سیکسزنت میهالی برای من آسان نیست، فقط به این دلیل که نمی دانستم چگونه نام او را بگویم. اما این فقط لوگوی گفتاری نیست که مهم است. وقتی به دیگران درباره کاری که انجام می دهید می گویم، احساس می کنم باهوش هستم یا ،؟ آیا می‌توانید شرایطی را ایجاد کنید که در آن اشتراک‌گذاری ایده‌ها و مأموریت‌های اصلی‌تان برای افرادی که باید درباره آن صحبت کنید وسوسه‌انگیز، سخاوتمندانه و تأییدکننده باشد؟ اگر نام یا لوگوی شما مانع این کار شد، لطفاً آن را تغییر دهید.

این برای کیست؟ چه چیزی را باور می کنند، چه آرزویی دارند و چه چیزی را گنجینه می کنند؟ دیگران را نادیده بگیرید.

تنش کجاست؟ اگر در حال حاضر کاری را انجام ندهم چه اتفاقی می افتد؟ اگه ساکت بمونم چی؟ چه چیزی نزدیک است، چه چیزی را از دست خواهم داد؟ پیش فرض وضعیت موجود است، پاسخ استاندارد “شاید بعدا” است. اگر تنش ایجاد نکنید، تغییری ایجاد نمی شود.

آیا فرهنگ سازی می کنید؟ افرادی مثل ما چنین کارهایی را انجام می دهند.

هیچ ، تا به حال از آسانسور چیزی نخریده است. طرح شما برای توضیح کامل کاری که انجام می دهید یا حتی برای فروش طراحی نشده است. سوار شدن شما در آسانسور فقط برای این است که احتمال بیشتری وجود داشته باشد که شخصی شما را از آسانسور بیرون بیاورد و از شما در مورد کاری که انجام می دهید سؤال کند.

شوخی های ناک ناک چیزهای زیادی در مورد همه اینها به ما می آموزند. اگر به کسی که اجازه داریم شوخی را با او به اشتراک بگذاریم بگوییم “تق زدن”، او می گوید “چه کسی آنجاست؟” تعاملات به وجود می آید. از طرف دیگر، اگر در حال دویدن هستید و اصرار دارید که برای غریبه ها جوک بگویید، آزاردهنده هستید. و بهترین درس این است: اگر تا به حال یکی از این جوک ها را شنیده اید، قطعاً آن را از زبان شخصی که آن را ساخته است نشنیده اید. ایده هایی که گسترش می یابند، برنده می شوند.

من واقعاً به لوگوی شما اهمیت نمی دهم. تعداد کمی از ما انجام می دهیم. اگر باور ندارید، به آرم های Starbucks، Neutrogena و Hermes دقت کنید. واقعا مهم نیست. دزد دریایی بودن سرگرم کننده است (آنها لوگوی عالی دارند) اما بهتر است کارهایی را انجام دهیم که به آن اهمیت می دهیم، کاری که مردم به آن احترام می گذارند و به اشتراک می گذارند.

آژانس‌های برندینگ هدف مفیدی را دنبال می‌کنند – آنها باعث می‌شوند مشتری مکث کند و به سؤالات سخت پاسخ دهد. خوب جلوه دادن آن واقعاً مهم نیست.

منبع: https://seths.blog/2024/07/a-branding-exercise/