به راحتی می توان منابع جامعه را بدیهی دانست.
توزیع نابرابر آنها از آن دسته چیزهایی هستند که فقط وقتی از دست میرویم از دست میدهیم. نادیده گرفتن چیزهای نامرئی آسان است.
وقتی تابلویی را در کانکتیکات دیدم که اسامی دهها کارگر بزرگراهی را که در حین انجام کارشان در تصادف کشته شده بودند، درج شده بود. خیلی اوقات، ما بیآنکه از سرمایهگذاریها و تلاشهایمان برای کارکردن کارها قدردانی کنیم، از غوغاگران یا مبتکران تجلیل میکنیم.
اما هر آنچه ساختهایم بر اساس تعهدات جامعه ما به زیرساختها ساخته شده است.
من خوش شانس هستم که به موارد زیر دسترسی دارم:
- GPS در دستگاه های بی شماری
- تیمی که چاله خیابان من را تعمیر کردند
- تلاش هماهنگ جهانی برای وصله لایه اوزون
- پارک ایالتی که کار را هماهنگ کرد تا دیروز برای اسکیت اسکی نوردیک افتتاح شود
- آب تمیزی که از شیر خارج می شود
- سیستم های مدنی که در آن من ملزم به پرداخت رشوه نیستم
- قوانین بسته بندی فدرال که ایمنی و خلوص مواد غذایی را به طور چشمگیری افزایش می دهد
- پاسخ های هماهنگ به همه گیری های جهانی
- سفرهای هوایی در سراسر جهان که به طور مداوم ایمن تر و قابل اطمینان تر از ماشین است
- برقی که در صورت نیاز و با هزینه ای بسیار کم می رسد
- آمبولانس هایی که در صورت نیاز ظاهر می شوند
- چراغها و سیستمهای ترافیکی که کارآمدی معقولی دارند را متوقف کنید
- ستون فقرات اینترنتی که این پست را برای شما آورده است
- گزارش هواشناسی
- راه ظاهرا جادویی که ، ها بدون گسترش بیماری ناپدید می شوند
- توانایی من در درخواست کمک از کتابدار یا یافتن تقریباً هر کتابی
تعداد کمی از مردم در سراسر جهان به این اندازه به این منابع دسترسی دارند، و یکی از داستان های ناگفته قرن گذشته گسترش سیستم های مدنی به افراد بیشتر و بیشتر بوده است.
ترکیبی از سیستمهای پیر، کاهش تعهد به هزینههای جامعه و اختلالاتی که ما در آب و هوا ایجاد میکنیم به این معنی است که ممکن است در نهایت با حفرههایی در این زیرساخت مواجه شویم که ممکن است نتوانیم به راحتی آنها را برطرف کنیم.
دفعه بعد که یک کارگر زیرساخت را دیدید، او را در آغوش بگیرید.
کتاب جدید فوقالعاده دب چاچرا در مورد زیرساختها را بررسی کنید.
منبع: https://seths.blog/2024/02/peak-infrastructure/